صبح شنبه هفته جاری بود که ماموران انتظامی در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت خبر از کشته شدن پسر جوانی دادند که طی درگیری فجیع در پارک دانشجو زخمی شده بود.
به گزارش آرمان، سریعا پس از گزارش این موضوع ماموران اداره آگاهی تهران بزرگ به دستور بازپرس سجاد منافی آذر در محل حضور یافتند و تحقیقات خود را در این زمینه کلید زدند.
تحقیقات اولیه در این رابطه حاکی از این بود که عاملان اصلی جنایت از محل گریخته‌اند و چند نفر نیز که طی این درگیری فجیع حضور داشتند روی تخت بیمارستان به‌دلیل مجروحیت بستری بودند.یکی از افرادی که به ادعای خودش در درگیری حضور داشت و مقتول نیز از دوستان او بود با حضور در کلانتری ۱۲۹ جامی خودش را تحویل ماموران داد.
این پسر ۲۳ ساله با حضور در دادسرای جنایی تهران پرده از راز جنایت برداشت و گفت: من و مقتول دوستان خیلی صمیمی بودیم اما ازچندی پیش با هم قهر بودیم. به «حمید» نیز گفته بودم که او را سر بساط من در پارک دانشجو نیاورد اما او گوش نمی‌کرد.
وی ادامه داد: شب واقعه مقتول و دوستانش با من تماس گرفتند و گفتند که بیا با هم مشروب بخوریم. به آنها گفتم من اهل مشروب نیستم و نرفتم تا اینکه وقتی به‌همراه دوستم از سعادت‌آباد به سمت پارک دانشجو می‌رفتیم مقتول تماس گرفت و گفت بیا پارک که من هم آمده‌ام.این فرد افزود: تعجب کردم که در ساعت 4 صبح به آنجا آمده است و وقتی به پارک رفتم دیدم مقتول و «حمید» و دو نفر دیگر نیز آمده‌اند. مقتول را کنار کشیدم و گفتم چرا با من درست سلام‌وعلیک نمی‌کنی و گاهی کم محلی می‌کنی. با هم صحبت و بالاخره آشتی کردیم که دوست من در انتها حرفی زد و «حمید» که مست بود برافروخته شد.
وی ادامه داد: «حمید» عریان شد و خودزنی کرد و ما او را آرام کردیم اما یکدفعه مقتول با دست فروش‌های چهارراه درگیر شد. دلیل درگیری را نفهمیدم اما همه مست بودند و دعوا بالا گرفت.وی گفت: مقتول چاقو کشید و همه را می‌زد. فقط من را نزده بود که یکدفعه من رفتم ببینم «ایوب» چرا چاقو خورده،نگو دستفروش‌های میدان او را از پای درآورده بودند.
این فرد ادامه داد: مقتول از پله‌های تئاتر شهر پایین رفت و به حوض وسط میدان تکیه داد که دو تن از دستفروش‌ها که بعد از این اقدامشان فراری شده‌اند با بیش از ۲۰ ضربه میله آهنی بسر و صورت مقتول، او را از پای درآوردند.
وی در انتها گفت: مقتول زیر این ضربات در حال نق زدن بود و هرچه من داد زدم،او را کشتید،بی‌خیال نمی‌شدند تا اینکه بعد از رفتن دستفروش‌ها اورژانس آمد و مقتول را بردند و من نیز بعد از اینکه فهمیدم مقتول فوت کرده است خودم را تحویل دادم.با انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی تحقیقات برای تعیین علت اصلی فوت مقتول ادامه دارد.
ظاهرا این جماعت هیچ یک آدم حسابی نبوده اند و جزءتفاله های اجتماع هستند لذا مرگ آنها هم اهمیتی ندارد یک انگل کمتر بهتر و بعد او هم انگلی که قاتل بوده حذف می شود.