هنگامی که ژان رنوار کارگردان برجسته فرانسوی پیش از جنگ جهانی دوم، در فیلم «قاعده بازی» وضعیت جامعه فرانسه را به تصویر کشید و طبقه بورژوازی را با نقدهای جدی همراه ساخت، تصور نمیکرد این فیلم در فرانسه توقیف شود، ولی چنین اتفاقی افتاد؛ با این حال این فیلم به قول رخشان بنی اعتماد برای همیشه در کمد نماند و بالاخره به نمایش درآمد، هرچند با نوشتههایی که باید تأکید میکرد این فیلم تخیلی است! اما این فیلم چه داشت که چنین واکنشی را در فرانسه در پی داشت؟
به گزارش «تابناک»، ژان رنوار فرزند دوم آلین ویکتورین شاریگو و پیر آگوست رنوار، نقاش امپرسیونیست پرآوازهٔ فرانسوی در محله مون مارتر (Montmartre) در پاریس به دنیا آمد. در کودکی همراه با خانوادهٔ خود راهی جنوب فرانسه شد؛ اعضای خانوادهٔ رنوار موضوع بسیاری از نقاشی های پدر ژان بودند. در جنگ جهانی اول ژان به ارتش سواره نظام رفت و در آنجا پایش تیر خورد و بعد او به عنوان خلبان شناسایی خدمت کرد.
او با دیدن فیلمهای چارلی چاپلین به سینما علاقه پیدا کرد. دههٔ سی میلادی که به عنوان نقطهٔ اوج سینمای کلاسیک فرانسه محسوب میشود، مملو از فیلم های درخشان ژان رنوار است. او هنگام جنگ جهانی دوم به آمریکا رفت و در هالیوود به فیلمسازی پرداخت و نخستین فیلمش که صامت بود، در سال ۱۹۲۴ به نمایش درآمد.
او در سال ۱۹۴۶ به تابعیت آمریکا درآمد. در سال ۱۹۴۹ رنوار سفری به هند داشت و در آنجا فیلم تحسینبرانگیز رودخانه را در سال ۱۹۵۱ ساخت که شیر طلایی ونیز را با همین فیلم برد و پس از آن شروع به فیلمسازی در اروپا کرد. آخرین فیلم رنوار در سال ۱۹۶۹ به نمایش آمد و او بعد از آن بیشتر به نوشتن رمان و خاطرات خود پرداخت. در آن زمان او در بورلی هیلز کالیفرنیا زندگی میکرد و در همانجا نیز از دنیا رفت و جسد او به گورستان خانودگیاش در فرانسه منتقل شد.
«قاعده بازی / The Rules Of The Game» محصول ۱۹۳۹ یکی از فیلمهای مهم ژان رنوار بود که قبل از شروع جنگ جهانی دوم ساخته شد. این فیلم فرانسوی ۱۰۶ دقیقهای یک فیلم جنگی است؛ با این حال که در آن اشارهای به جنگ نشده است. فیلم در ورای ظاهر سادهای که دارد، ساختار جامعه آن دوره فرانسه (قبل از جنگ جهانی دوم) را مورد حمله قرار میدهد و به واسطه ساختارش، یک شاهکار سینمایی تعبیر میشود.
لایههای متعدد و تودرتوی آن هنوز هماورد میطلبد و پس از بارها دیدن هم، همه ظرایفش آشکار نمیشود. ترکیبی به غایت موزون و بیخدشه از هجو و طنز با تراژدی و حسرت و همزمان آمیزه پرباری از سبکهای مختلف نمایشی و تکنیکهای سینمایی که رنوار متخصص تراز اول آن بود؛ اوجی در نحوه کار استاد با بازیگران و کشف و عرضه بهترین قابلیتهایشان به کمک بداههپردازی.
ژان رنوار میگوید: «در قاعده بازی، آنچه را میدانستم به تماشاگران منتقل کردم، اما مردم این را دوست نداشتند. حقیقت، آنها را پریشان خاطر میکرد. یک ربع قرن بعد از آن، در دانشگاه هاروارد، یک سخنرانی کردم. قاعده بازی را در سینمایی در آن نزدیکی نمایش میدادند و وقتی من پشت تریبون قرار گرفتم، ناگهان فریاد شادی از جمعیت بلند شد. دانشجویان فیلم را تحسین کردند. از آن زمان به بعد، اعتبار این فیلم مرتب افزایش پیدا کرد. آنچه در سال ۱۹۳۹توهین به جامعه تلقی میشد، اینک نشانه روشن بینی بود».
قاعده بازی که آشکارا طعنهای تند و گزنده به راه و رسم زندگی بورژوازی فرانسه پیش از جنگ بود، مخاطبانش را برآشفت و سالها توقیف بود و بعد از رفع توقیف نیز در ابتدایش نوشته شد این فیلم هیچ ارتباطی با اشخاص حقیقی ندارد و یک داستان است و بدین ترتیب، توانست در کشور فرانسه از زیر تیغ ممیزی بگریزد که این اتفاق در کشور مدعی لفظ مهد آزادی در نوع خود اتفاق جالبی است!
برناردو برتولوچی کارگردان برجسته ایتالیایی درباره این فیلم میگوید: ««قاعده بازی» انتخاب اول خیلی از آدمهاست و جالب اینکه کسی هم نمیداند انتخابش به کدام نسخه اشاره دارد. سالها با خودم فکر میکردم چرا فیلمی که همه آن را شاهکاری مسلم میدانند، این گونه پاره پاره شده و این بلای وحشتناک به سرش آمده؟
فضای یکسره یأس آور فیلم، ساختار اخلاقی ناملموس آن و به تصویر کشیدن اختلافات شدید طبقات اجتماعی، باعث شد ابتدا دولت فرانسه و سپس نازیها آن را توقیف کنند. بعدها نازیها بیشتر کپیهای فیلم را سوزاندند و در همین گیرودار، نگاتیوهای اصلی فیلم هم تصادفی از بین رفت. تا اینکه در سال ۱۹۵۶ خیلی اتفاقی، چند کپی از فیلم در فرانسه پیدا شد و رنوآر توانست آنها را شبیه نسخه اولیه مرمت کند.
به نظرم «قاعده بازی» بیشتر به یک معجزه شبیه است. معجزه توأمان فرهنگ قرن نوزده و بیست. ترکیب غریب و حضور ناپیدای اگوست رنوآر و ژان رنوآر در لحظه لحظه این فیلم حس میشود. «قاعده بازی» ثمره معاشقه درونیات این دو نفر است. بخش فوق العاده «قاعده بازی» سکانس «شکار حیوانات»اش است. نکته مهم اینجاست، با اینکه فیلم در سال ۱۹۳۹ ساخته شد، در لحظه لحظه این سکانس حس جنگ و حال و هوای آن دوران موج میزند.
در تصاویر این سکانس، خبری از مردن و کشته شدن آدمها نیست و فقط میبینیم که قرقاولها و خرگوشها و... یکی یکی با گلوله از پای درمی آیند. من معتقدم نیروی خوفناک این سکانس ناشی از تأکید فراوان دوربین بر لحظات جان دادن حیوانات است. در این سکانس جزئیات مبهوت کننده و تکان دهنده بسیاری وجود دارد که بیش از هر چیزی، بیانگر خاتمه این بازی کوچک است. درک و دریافت آنچه واقعاً در حال وقوع است یا قرار است به زودی رخ دهد، نسبت به نشان دادن صحنههای نبرد، جلوه ای به مراتب قویتر دارد.»
به تماشای خلاصهای از «قواعد بازی» در «تابناک» بنشینید.