خراسان: با هزار بدبختي به سر کار مي رفت و رنج و زحمت مي کشيد تا هزينه هاي زندگي و خرج و مخارج اعتياد پدر و مادرش را مهيا کند. او حتي روزهاي تعطيل نيز قالي بافي مي کرد و براي تهيه جهيزيه اش قاليچه مي بافت، اما افسوس که نمي دانست سرنوشت او در آتش اعتياد والدينش خاکستر خواهد شد.
ماجرا از اين قرار است که دختر جوان از چندي قبل متوجه نگاه هوس آلود يکي از دوستان پدرش شد و چند بار با گلايه و احساس ناراحتي از مادر خود خواست که اين مرد غريبه را به خانه راه ندهند. ولي پدر و مادر «بشري» حرف هاي دختر خود را جدي نگرفتند و هر روز با آن مرد ۴۸ ساله پاي بساط مواد مخدر مي نشستند و در دود غفلت و بدبختي غرق مي شدند.
يک روز اين ميهمان ناخوانده با وجود آن که داراي زن و ۴ فرزند است دختر جوان را از پدرش خواستگاري کرد. متاسفانه خانواده بشري در برابر اين پيشنهاد، با دريافت مبلغي وجه نقد، دختر زيباي خود را با تهديد و توسل به زور به عقد مردي درآوردند که هم سن پدر بي مسئوليتش بود.
با اين ازدواج شوم، کاخ آرزوهاي بشري فرو ريخت و او در جهنمي گرفتار شد که راه گريزي از آن نداشت.
عروس جوان، مدتي سر ناسازگاري گذاشت و شوهرش نيز با رفتاري پرخاشگرانه در برابر لج بازي هاي او مقاومت مي کرد.سپس شوهرش پس از چندي تصميم گرفت همسر جوانش را به دام اعتياد بکشاند تا با اين ترفند او را رام کند اما بشري زرنگ تر از اين حرف ها بود و فريب نخورد.مرد معتاد که راهي براي حل مشکل خود نمي يافت همسرش را در خانه زنداني کرد و بشري در حالي که احساس نااميدي شديدي در وجودش جوانه زده بود يک روز صبح دست به خودکشي زد و به زندگي خود پايان داد.
جسد اين زن جوان ۵ ساعت پس از مرگش کشف و با انجام تشريفات قانوني، در مراسمي بسيار غريبانه به آغوش خاک سرد سپرده شد.
به راستي چرا بايد شاهد اين گونه وقايع تاسف بار باشيم و «بشري» چندمين قرباني اعتياد و اشتباه بزرگترهاي خود است؟
