عامل یک جنایت مسلحانه که برای انحراف مسیر پرونده، به طرز مرموزی به عنوان شاهد جنایت، با پلیس همکاری می کرد فقط طی 24 ساعت در تور اطلاعاتی کارآگاهان اداره جنایی گرفتار شد و در نهایت راز قتل مسلحانه در جاده خاکی روستای خور مشهد را فاش کرد.
به گزارش خراسان، رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی در تشریح ماجرای این پرونده جنایی گفت: حدود ساعت 21 بیست و هفتم مرداد، زنگ تلفن پلیس 110 به صدا درآمد و راننده یک دستگاه وانت نیسان از وجود جسدی در وسط جاده فرعی در نزدیکی روستای خور خبر داد.
سرهنگ حسین بیات مختاری افزود: در پی دریافت این خبر بلافاصله ماموران کلانتری عازم محل شدند و با مشاهده جسد خون آلودی که یک قبضه چاقو در کنارش قرار داشت، مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند.
این مقام ارشد انتظامی اضافه کرد: با توجه به اهمیت موضوع و مسجل بودن ماجرای قتل، گروه زبده ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز عازم محل کشف جسد شدند و به تحقیق در این باره پرداختند.
وی تصریح کرد: جسد مربوط به جوانی 27 ساله بود که آثار روی پیکر وی نشان می داد مرد جوان با شلیک مستقیم گلوله از فاصله نزدیک به قتل رسیده است. این درحالی بود که یک دستگاه موتورسیکلت که مقداری هیزم بر ترک آن بسته شده، روی جک و در کنار جسد قرار داشت.
سرهنگ بیات مختاری با اشاره به صدور دستورات ویژه قضایی برای شناسایی هویت مقتول و دستگیری عامل یا عاملان این جنایت هولناک خاطرنشان کرد: پس از صدور دستوراتی از سوی قاضی علی اکبر احمدی نژاد، تحقیقات شبانه کارآگاهان در محل کشف جسد تا پاسی از شب ادامه یافت و مشخص شد مقتول چوپان روستا بوده و چند ساعت قبل از کشف جسد برای رفتن نزد گله، از باغ خود خارج شده است.
رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی ادامه داد: با شناسایی هویت جسد، در حالی تحقیقات میدانی کارآگاهان به داخل روستا کشیده شد که هیچ کس از عصر روز حادثه دیگر «م-ک» (مقتول) را ندیده بود اما اثربرداری از جسد و اطراف آن، سرنخی را به دست پلیس داد و آن رد لاستیک یک خودرو بود که روی لباس های مقتول جلب توجه می کرد!
سرهنگ حسین بیات مختاری در تشریح جزئیات دیگری از این جنایت وحشتناک گفت: بعد از وقوع این حادثه، بلافاصله جلسات کارشناسی و تجزیه و تحلیل های اطلاعاتی کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) تشکیل شد و روند تحقیقات با پرس و جوهای غیرمحسوس از اهالی روستا وارد مرحله جدیدی شد.
در این میان اهالی از وجود یک «سگ» سخن گفتند که همواره همراه مقتول بود و پشت موتورسیکلت چوپان می دوید! به همین دلیل کارآگاهان از این موضوع نیز غفلت نکردند تا این که پیگیری ماجرای «سگ گله»، کارآگاهان را به یکی از بستگان مقتول رساند.
این مرد 37 ساله که بعد از کشف جسد، خود را به عنوان «شاهد» قتل معرفی کرده بود و تظاهر به همکاری با پلیس برای کشف جنایت می کرد در این باره به کارآگاهان گفت: عصر روز حادثه، «مهدی-ک» مقداری هیزم از باغ جمع کرده و به ترک موتورسیکلت بسته بود. در مسیر از من که با خودروی وانت پیکان در حرکت بودم خواست تا سگ گله را قسمت بار خودرو سوار کنم چرا که می گفت: من با موتورسیکلت می روم و باید مدتی برای استراحت سگ گله توقف کنم!
به همین خاطر قبول کردم و جلوتر از موتورسیکلت به حرکت خودم در جاده فرعی ادامه دادم اما مدتی بعد متوجه شدم که صدای موتورسیکلت نمی آید در آن تاریکی توقف کردم و فهمیدم که او با مرد ناشناسی که احتمالا با توجه به لهجه از اهالی همین منطقه است صحبت می کند. من منتظر او ایستادم ولی ناگهان صدایی مانند ترقه را شنیدم وقتی دوباره به عقب برگشتم، کسی را ندیدم و تنها صدای عبور یک خودرو را شنیدم. با وجود این اهمیتی به موضوع ندادم و به حرکت خودم ادامه دادم فکر کردم «مهدی-ک» خودش را به من می رساند اما خبری از او نشد وقتی به روستا بازگشتم ماجرای قتل را شنیدم و نزد پلیس آمدم شاید اطلاعات من کمکی به کشف جنایت کند!
رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی افزود: با توجه به این که اظهارات این شاهد مرموز تناقض هایی داشت و موضوع را تا زمانی که پلیس با پیگیری ماجرای «سگ گله» به او رسید، پنهان کرده بود، به عنوان تنها مظنون پرونده زیر ذره بین کارآگاهان قرار گرفت اما هیچ مدرکی علیه وی وجود نداشت بنابراین کارآگاهان با هماهنگی قاضی ویژه قتل عمد، او را تحت نظر قرار دادند و چنین وانمود کردند که پلیس برای کشف جرم به همکاری وی نیاز دارد.
در همین اثنا کارآگاهان به نوعی ماجرای رد لاستیک روی لباس های مقتول را در حضور این شاهد قلابی مطرح کردند. او که به این موضوع فکر نکرده بود روز بعد از جنایت بلافاصله همه لاستیک های وانت پیکان را تعویض کرد و این گونه در تور اطلاعاتی کارآگاهان گرفتار شد.
سرهنگ بیات مختاری تصریح کرد: وقتی کارآگاهان متوجه تعویض لاستیک ها شدند بلافاصله به تحقیق غیرمحسوس در این باره پرداختند و موفق شدند فروشنده لاستیک ها را نیز در خیابان رسالت پیدا کنند.
وی افزود: از آن لحظه به بعد مدارک محکمه پسند دیگری جمع آوری شد درحالی که او همچنان تظاهر به همکاری با پلیس می کرد ولی انگیزه او از ارتکاب قتل که مهم ترین عنصر پرونده است روز قبل از تعطیلات عید سعید غدیرخم به دست آمد چرا که بررسی های غیرمحسوس گروه دیگری از شاخه های اطلاعاتی کارآگاهان نشان می داد که چوپان مذکور با عامل این جنایت (شاهد قلابی) کینه ای قدیمی دارند و به تازگی نیز اختلافات قبلی آن ها شدت گرفته است.
این مقام ارشد انتظامی یادآور شد: با جمع آوری همه مستندات، مظنون این پرونده به عنوان متهم به پلیس آگاهی احضار شد و حلقه های قانون بر دستانش گره خورد او که هنوز در شوک فرو رفته بود با دیدن ادله محکم وانکارناپذیر پلیس روی میز سرگرد نجفی (افسر پرونده) دیگر همه راه های فرار را بسته دید و به ناچار لب به اعتراف گشود و راز این جنایت مسلحانه را فاش کرد.
متهم این پرونده گفت: از قبل کینه «مهدی – ک» را به دل داشتم ولی اختلافات ما در روزهای گذشته شدت گرفت. روز حادثه، اسلحه شکاری را داخل خودرو گذاشته بودم که با «مهدی – ک» روبه رو شدم او از من خواست تا «سگ گله» را سوار کنم و همراه او بروم. وقتی به جاده فرعی و خاکی رسیدیم خواستم زهر چشمی از او بگیرم که دیگر موجب رنجش خاطرم نشود! به همین دلیل به او پیشنهاد دادم که ابتدا کنار جاده مقداری مواد مخدر مصرف کنیم و بعد نزد گله برویم. او هم قبول کرد و موتورسیکلت خودش را روی جک گذاشت وقتی در پیکان وانت را گشود تا با من صحبت کند من اسلحه را به سمت او نشانه رفتم.
قصد شلیک نداشتم اما نمی دانم چگونه گلوله ای شلیک شد و «مهدی –ک»روی زمین افتاد. من هم که ترسیده بودم با خودرو از روی جسد عبور کردم و سپس خودم را به جای شاهد جا زدم تا پلیس را از مسیر اصلی پیگیری پرونده منحرف کنم. چاقویی که در محل نیز کشف شد متعلق به مقتول بود! اما من اسلحه را در یک گاو داری مخفی کرده ام!
ر
ئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی تصریح کرد: با اعترافات صریح متهم، وی با صدور دستوری از سوی قاضی احمدی نژاد در اختیار کارآگاهان اداره جنایی قرار گرفت تا زوایای پنهان دیگر پرونده مورد بررسی های دقیق قرار گیرد.
