جولان زورگيران در روز روشن

اين فيلم وحشتناك و باورنكردني است. دزدان حتي با گرفتن دار و ندار طعمه‌شان در روز روشن باز دست از سرش بر‌نمي‌دارند.


به گزارش ایران وقتي ضربه چاقو بي‌رحمانه به بدن مرد جوان وارد مي‌شود، رهگذران با وحشت به 4 مرد جوان كه ماسكي به صورت زده‌اند، خيره مي‌شوند تا آنان سوار بر موتورهايشان كه يكي از آنها طلق هم دارد و پلاكش ناخوانا است شده و فرار كنند.
 
مشخص نيست اين حادثه هولناك در چه خياباني از تهران و در چه روزي رخ داده، اما فيلمي كه توسط دوربينهاي مداربسته يك ساختمان گرفته شده، در فضاي اينترنتي انتشار يافته و همه را به وحشت انداخته است.

روي اين فيلم ساعت 2 و 40 دقيقه بعد از ظهر روز يكم دسامبر سال 2012 يعني شنبه 11 آذرماه سال جاري ديده ميشود كه نشان ميدهد در اين دزدي؛ تبهكاران قمهكش ابتدا طعمهشان را مجبور ميكنند تا كيف و كت خود را تحويل بدهد، اما وي مقاومت ميكند و يكي از زورگيرها با گرفتن دار و ندار اين مرد، با وارد آوردن ناگهاني يك ضربه قمه، صورت وي را هدف قرار ميدهد تا وي زمينگير شود و نتواند تعقيبشان كند.

در اين فيلم، صحنهاي كه دردناكتر به نظر ميرسد، اينكه خودروهاي عبوري و رهگذران كه شاهد اين صحنه هستند، وقتي يكي از موتورسوارها كه ماسك به چهره دارد، آنها را با لگد و فرياد تهديد ميكند تا از آنجا دور شوند، دخالتي نميكنند و از سوي ديگر دو مرد كه از ساختمان روبهرو خارج شدهاند، از فاصله 7 متري به تماشاي صحنه زورگيري ميايستند و هيچ اقدامي انجام نميدهند و حتي با فرياد بقيه را خبر نميكنند.

بنا به اين گزارش، مشخص نيست چه بلايي بر سر پسر جوان كه از سوي 4 زورگير جسور مورد حمله قرار گرفته، آمده است، اما اينكه در روز روشن آمار چنين دزديهايي رو به افزايش است، به احساس خطر و ناامني دامن ميزند.

اين گزارش حاكي است؛ چندي پيش نيز در خيابان مرتضوي و روي پل نواب سر ساعت 2 بعد از ظهر سه گروه موتورسوار سد راه پرايدي شدند و براي سرقت كيف با زنجير شيشهاش را شكسته و در حالي كه رهگذران وحشتزده را تهديد ميكردند، كيف را برداشته و گريختند.

مرد مالباخته كه خبرنگار ورزشي است، در اين خصوص به شوك گفت: من وقتي از زير پل حقشناس بزرگراه نواب عبور ميكردم، اين موتورسوارها را آنجا ديدم كه به خودروها نگاه ميكردند تا اينكه روي پل مرتضوي - نواب يكي از موتورها جلوي خودروي جلويي من را گرفت كه وي ترمز كرد و دو موتوري ديگر هم پشت خودروي من توقف كردند.

آنها ناگهان با زنجير به شيشه خودرويم كوبيدند و آن را خرد كردند. باور نميكردم در روز روشن و در چنين جايي كه خيابان اصلي است، دزدان به خود جرأت بدهند به من حمله كنند. آنها با عربدهكشي و چرخاندن قمه بالاي سرشان رهگذران را ترساندند و پس از سرقت كيفم، سوار موتورهايشان شده و گريختند.