شلیک 6 موشک میان برد جمهوری اسلامی ایران به مواضع داعش در حقیقت اولین اقدام فراسرزمینی ایران به حساب می آید که علیه تروریست های تکفیری انجام گرفت. پهپادها (هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی)، بر فراز دیرالزور اصابت موشک ها را به صورت همزمان به ایران مخابره کردند.این اقدام از چند جنبه دارای اهمیت است.
الف: از جنبه داخلی ایران
1- ایران برای تست موشک های خود از حیث برد و میزان دقت نیازمند تست این موشکها در عرصه عملی و واقعی و در عین حال فرا سرزمینی بود. این مهم با تصاویر مخابره شده از سوی پهبادها جنبه عینی پیدا کرد. هر 6 موشک شلیک شده از نوع ذوالفقار و با برد تقریبی 800 کیلومتر؛ به اهداف پیش بینی شده اصابت کرد و خسارات سنگینی به تروریست ها وارد ساخت. این موشک ها بر خلاف آنچه برخی رسانه های غربی منعکس کرده اند، از نوع میان برد و جزو موشک های بالستیک دوربرد از خانواده شهاب، سجیل یا عاشورا برای اهدافی با برد بالای دو هزار کیلو متر نبوده است؛
2- بعد از حمله تروریستی دو هفته قبل داعش در تهران ، ایران نشان داد که امنیت خود را قابل معامله نمی داند و اگر آسیبی از سوی دشمن به او برسد ، همانا آسیبی به مراتب بزرگتر به دشمن رسانده و یا می رساند. لذا حمله موشکی نیروی هوافضای سپاه به مقرّ فرماندهی و مراکز تجمع و پشتیبانی تروریست های تکفیری در دیرالزور سوریه، با هدف مجازات عاملین جنایت تروریستی اخیر تهران است.
3- در صحنه داخلی ایران، حمله موشکی به مقر داعش، نشان دهنده اقتدار داخلی نظام بود. نخستین واکنش از سوی صفحه شخصی مقام معظم رهبری در یکی از شبکه های اجتماعی که به همراه عکس شلیک موشک همراه بود، نوشته شده: «ما به آنها سیلی خواهیم زد، این را هم دشمنان بداند و هم دوستانی که دلشان می لرزد».
4- مصوبه اخیر مجلس سنای آمریکا علیه ایران به بهانه برنامه های موشکی و منطقه ای به قصد تحمیل برجام دو صورت گرفت ، حمله اخیر سپاه در واقع پاسخی به تهدیدها و فشارهای اخیر آمریکا بود.موشک های ذوالفقار ، همان موشک هایی بودند که سه روز پیش مشمول تحریم های سنای آمریکا علیه ایران قرار گرفته بودند.
ب: عرصه میدانی سوریه و بازیگران درگیر
اگر پرتاب موشک های میان برد ذوالفقار به به جنبه های داخلی ایران و اقدام علیه داعش محدود می شد، به نظر می رسید که روش های دیگری برا برخورد با داعش وجود داشت که ممکن بود موثرتر هم باشد. اما چرایی اقدام موشکی ابعاد تحولات میدانی سوریه و منطقه ای آن را برجسته تر می کند.
1- داعش در حال انتقال مرکز خلافت خود از رقه به دیرالزور است و همزمان نیز ارتش سوریه در حال ورود به دروازه های دیرالزور برای عملیات گسترده علیه این گروه است. به همین جهت، می توان انتخاب دیرالزور برای حملات موشکی ایران علیه داعش را نیز در راستای تسهیل اقدامات عملیاتی ارتش سوریه علیه داعش نیز ارزیابی کرد.
2- نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا چندین بار مواضع ارتش سوریه و نظامیان تحت امر ایران در جنوب سوریه را هدف جنگنده های خود قرار دادند و آمریکایی ها تحرکاتی را برای حملات بیشتر علیه این نیروها آغاز کردند و یک فروند هواپیمای جنگی سوریه را ساقط کردند؛ بنابراین، ایران می خواست با حملات موشکی خود به مواضع داعش، این هشدار را به آمریکایی ها بدهد که آمادگی پاسخ به حملات آمریکا در هر نقطه ای از سوریه را دارد.
3- سامانه موشکی موسوم به هیمارس را در سوریه مستقر کرده بود؛ سامانه ای که هدف از استقرارش، مقابله با حملات احتمالی علیه نیروهای مستقر این کشور در جنوب سوریه اعلام شد؛ لذا می توان حملات موشکی شب گذشته از درون مرزهای ایران به سوی سوریه را پاسخی به ورود سامانه موشکی هیمارس امریکا به خاک سوریه نیز ارزیابی کرد.
4- هرابرت فورد در بخشی از مصاحبه خود با شرق الاوسط در رابطه با ایران بیان کرده است، ایرانی ها آمریکا را مجبور به عقب نشینی در سوریه خواهند کرد؛ همانند کاری که در لبنان سال 1983 و در عراق کردند. چندی پیش، یکی از مشاوران ترامپ به من گفت، ترامپ به دنبال کاهش نفوذ ایران در سوریه است، ولی او نمی داند بازی تمام شده.
ج. در سطح منطقه
بالاخره ضمیر مرجع خود را پیدا کرد و نشان داد که ابعاد و پیام های منطقه ای حملات به مراتب فراتر از ابعاد داخلی و حتی تحولات میدانی سوریه است. بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در واکنش به حملات موشکی ایران به مواضع گروه‌های تروریستی در دیرالزور گفت: من یک پیام برای تهران دارم و آن این است که اسرائیل را تهدید نکنید. این موشک ها برای اسرائیل، عربستان و متحدان آنها که در ماه های اخیر، تحرکات زیادی برای ایجاد ائتلاف منطقه ای علیه ایران راشروع کرده بودند و اکنون به اوج خود رسیده است نیز پیام دارد. در واقع، این حملات نیز پاسخ به تحرکاتی است که علیه ایران در منطقه شکل گرفته است؛ تحرکاتی که با ائتلاف سازی علیه ایران می خواستند ایران تضعیف شود و موازنه ای قدرت را به ضرر ایران بر هم بزنند. متوجه شدند که با ورود مولفه جدید قدرت در سطح منطقه موازنه همچنان به سود ایران خواهد بود. دست خالی اسرائیل و سردرگمی عربستان در واکنش به این اقدام حکایت از انفعال و تغییر موازنه به ضرر آنان است.
