تبعات حذف چهار صفر از پول ملی چیست؟

صفحه ۲ رضا
بنابراین عقل سالم در بدن سالم !!!!وقتی گفته میشود سپرده ،منطور این نیست که پولی در جائی سود بگیرد وبلکه نگهداشت ارزش پول با در اختیار گذاردن بانکها میباشد که متناسب وضعیت هر کشوری تعریف شود بطوری از تعریف اصلی بیرون نزند ،وعینا با اهداف بخواند ،یک هدف میتواند این باشد که عده ای فعال اقتصادی نباشند وبه هر دلیل هم میخواهند ارزش پولشان از بین نرود هم اینکه درآمدی تحصیل شود که زندگی را برایش تسهیل ومرفه تر کند کما اینکه ممکن است کسی حتی منزل مسکونی اش را که در دوران سلامت ساخته ویا خریده را بفروشد وسپرده کند طبیعیست که هدف از این سپرده گذاری کسب معاش یا افزایش درآمد است بدلیل مثلا فلجی یا پیری یا بیکاری که پیش آمده است ،اما اینکه میلیاردها پول حلال وحرام با اجازه وبی اجازه حتی با هدف خدمت رسانی بیشتر سپرده شود نه تنها خلاف است بلکه آفت است وبیماریهای فوق الاشاره را دامن میزند وبسط میدهد واصولا اپیدمی میکند وشاید در میان اجتماع دعوا بر سر پول بی زبان پیش آید وکار وزندگی همه بشود سیاست وفحش دادن به یکدیگر که این وسط هم کسانیکه آب زیر کاه هستند استفاده حداکثری خود را میبرند یک عده ای هم بیگناه ،بدنام میشوند پس سپرده هم مثل همه مفاهیم مالی مثل اندوخته وذخیره بار معنائی وکارکردی وحد یقف ونقظه عزیمتی دارد لذا شاید بتوان گفت درنظام اسلامی ،سود سپرده وتضمین ارزش روز سپرده میتواند مشمول میزانی از سپرده باشد واتفاقا شاید با سود بیشتر ومازاد آن امانت وحکم پس انداز جاری ،بخاطر امنیت نگهداریست ،طوریکه میتوان این محدودیت را تا سود روزشمار وتضمین ارزش پول (بروز)برای سپرده هائیکه مشمول میشود تعمیم داد که انگیزه بانکداری نباید جز این باشد که امکان جذب پولهای خورد را از رهائی از سردرگمی ومتمرکز شدن در بانک نجات دهد ودر رونق اقتصادی بکار گیرد

صفحه ۳ رضا
پس این یک مطلب .که:در چنین سازوکاری نه ارزش سپرده ای با هر تلاطم بدتر از خود کاسته میشود نه بانکها ناچارند بجز ۲یا۳درصد سود اضافه ای بدهند وعملاعلاوه بر افزایش نقدینگی ،رکود وعدم سرمایه گذاری یا فعالیت را راکد کنند در عین حالیکه خود ظرفیت سرمایه گذاری از جانب فعالان اقتصادی را نیز پیدا میکنند با این تفاوت که مثلا سود سپرده مشمول را ممکن است دو رقمی یا سه رقمی !محاسبه کنند اما بسته به توفیق بانک در سیاست گذاریهاوتصمیماتش واز همه مهمتر ترازنامه ها،تسهیلات سرمایه گذاری را با یک رقمی در اختیار سرمایه گذاری قرار دهد (بشرط سرمایه گذاری)وشک نباید کرد که تسهیلات خارج از سرمایه گذاری حتما باید منوط به ارزش سپرده ها وسود متعلقه باشد الی اینکه سیاست بانک متناسب سپرده دیداری وغیر به نحوی باشد که منجر به تجهیز سرمایه نقدی بانکی شده باشد از طرفی باید دید این نقدینگی ،دیگر در کجا افزابش مییابد ،،یک بچه دبستانی هم میداند یک نقطه پر حجم دیگر در کشور ما چنج ارز است که این امکان را پدید میآورد که با معامله ارزی غیر ضرور کسانی بتوانند وجوه ناشی از دلالی وغیر را بدون هدف تبدیل ،سبب خلق نقدینگی شوند واز ارزش پول ملی بکاهند که عقل سالم در بدن سالم این را نمیپذیرد یک علت نیز بیشتر ندارد وآن اینکه محل چنج ارز به پول ملی ،هم قانونمند است هم اینکه از پیش معلوم است وضرورتی برای چنج آن نیست که در سطح کوچه وخیابان چنج شود یا به این منظور ارزی تزریق شود لذا توانمندیها مشخص واهداف چنج نیز آشکار است .که اگر بود داده میشود اگر هم نبود باید راه دیگری را برای مبادلات ومعاملات خارجی یافت ،اما هیچ دولتی وبه تبع آن هیچ بانک مرکزی مجاز نیست در صورت تقاضای ارز برای واردات ،حتی یک دلار از کالائیکه وارد شده است را ندهد یا اگر صادر کننده ارز وارد شده را تحویل داد از باز پس دادنش با هدف واردات ممانعت بورزد که همه اینها ساز وکار علمی خود را دارد ولذا وقتیکه تعریف میشود که بانک مجاز است برای واردات کالای اساسی با مجوز دولت ارز در اختیار وارد کننده بگذارد واهمال وتاخیر نکند اولا معنی اش این نیست که مسئولین باید مستقیم بروند سراغ ذخایری که با عبور از خزانه از این مرحله گذشته اند دوما نمبشود این ارز را در غیر جای خود پرداخت سوم اینکه نه دولت نه وارد کننده ،مجاز نبست کالا را بجز اندکی حق العمل ،آنهم بشرطیکه بر سطح عمومی قیمت ها اثر نگذارد افزایش قیمت دهد یا عرضه کند یا وقتی گفته میشود ارز مسافر ودانشجو را مجاز است بدهد دیگر نمیآید بگوید اینجوری یا اونجوری یا قضاوت ناروا کند واین کار را به کیش خود پندارد وباید بنشیند وبگوید یا نداریم ونمیدهیم (قطعی وپوست کنده )ونشست عوارض مافوق فرهنگی واقتصادی واجتماعی فراگیر آنرا دید یا میگوید میدهم ،در اسرع وفت هم میدهم برای آبروی کشور هم میدهم ومیفهمم ارز دانشجوئی اش سرمایه گذاریست ومیدهم دست دانشجو را هم میبوسم وریال مسافر را باندازه ای میدهم که بر اساس روز و ایام اقامت مجاز هزینه یک روز هتل ومتل وغذا وایاب وذهاب وسوغات ودیگر کم نیاید تا اگر مسافر بعنوان مسافر خارجی ریچ من (پولدار)تلقی وخطاب نشد محتاج وخدا زده معرفی نشود تا آبروئی از کشور نرود که حتما نیاز است نگوئیم اولویت دیگری داریم یا تفسیر وتاویلی صورت گیرد که خلاف اخلاق باشد ویک مسلمان را آنقدر هوشمند وهوشیار ببینیم که بتواند حوزه شخصی خود را تمیز بدهد که بقیه مصارف ارزی هم معلوم وتابع حسابرسی های دقیق حجمی ووزنی وپولییست که ترجیحا ،بحساب عرضه کننده شارژ میشود که آن هم ساز وکار دارد .

صفحه ۴ رضا
بنابراین بجای برداشتن صفر باید قدرت خرید افزایش یابد ورونق اقتصادی پیش آید واز همه مهمتر نقدینگی از طریق نکردن کارهای اشتباه صورت پذیرد وفقر وفساد وتبعیض را با ساز وکارهای عملی واز پیش تعریف شده در علوم انسانی که مدرکش را داریم اما کتابش را باز نکرده ایم مدیریت کرد که یک راهش اینست که وقتی سپرده ای از حد تعریف شده ای که آنهم برای جامعه لازم است ،مشمول سود نشد معلوم است که ناچار است سرمایه گذاری شود که بهترین نوع سرمایه گذاری ،پس از سیستم مالی دوبرگ کدینگ بنده که پنجاه سال است کشف کرده ام وتعارضات مالی ریشه در نقص سیستم مالی رایج در جهان دارد وامکان شراکت نامحدود را ممکن میسازد ، سهامداریست.که برای این منظور همه نوع پرداخت را باید دید وچنج ارز را بافهم مفاهیم مالی برای همیشه از کشور زدود وشب هم نخوابید وصبح هوس خلیج فارسی کردن قیمت به سرمان بزند ضمن اینکه بازار باید در بدنه اجتماعی کشور قرار گیرد وبند نافش را از دپو کنندگان کالا ،قطع کند وخود کنترولر قیمت عرضه کالا در سطح کشور شود که جز این نیست اما هول وهراس ناشی از بازی های متعدد اورا هم به وحشت میاندازد وناچار است آدابته شود در حالیکه قیمت کالا وگرانی وارزنی آن تاثیری بر درامد او ندارد ودر هر حال او یک واسطه است در غین حالیکه امین مردم هم هست وحتما افزایش واحد کالا اثرات سوء را بر زندگی او هم میگذارد ضمن اینکه اثر گذاری قیمت ارز نیز ناکارآمد میشود وبکلی حوزه ارزی که فعلا مطابق سیاست ارزی آمریکاست از اقتصاد ملی کنده میشود وتاثیر پذیریش را نیز از دست میدهد ودپو کننده کالا هم ناچار است کالا را درب فروشگاه ،بصورت اعتباری بدون چک که عندالمطالبه است وپول نقد که از بانک تهیه میشود و۸۰٪بر نقدینگی میافزاید تحویل دهد وسفته واوراق مالی بگیرد یا اعتبار کند وپورسانت بدهد تا کالایش فروش رود وبتواند به پولش برسد

صفحه ۱ رضا
اینکه چه کشوری چه میکند به کشور ما ربط پیدا نمیکند بجای این صحبت های صدتا یک غاز اولا باید دید خواستگاه پدیدلری این وضعیت چه بوده است ولااقل ترمز کرد دوم اینکه ده تا صفر دیگر هم باشد در محاسبات مالی مشکلی وسختی پیش نمیآورد وحداقل کار یک هزارم وده هزارم یا صد هزارم است که امروزه در مخاسبات مهندسی از آن استفاده میشود ویک لقمه کردن پول ملی کار چندان مبارکی نیست وفقط حجم پولی را برای شمارش در دست همین کسانیکه با فرصت پیش آمده ء متاثر از خواستگاه ،در شمارش کم حجم میکند معمولا وقتی کار اشتباهی میشود یا راهی اشتباه طی میشود اگر نگوئیم با منابع سرشاری که بوده است خیانت بوده است اصلاح وبرگشت به حالت اول کمترین اقدام است ولذا ادامه راه اشتباه سر از چم خلف عیسی در میآورد که اگر اشتباه بوده است سرافکندگی ندارد ومیشود عدم اطلاع واشراف یا تخیل داشتن در این مورد خاص باشد ودر صورت خیانت ،عزم ملی برای توقف در ادامه راه وتفکر واتخاد تصمیمات صددر صد سخت اما مطمئن از نتیجه مطلوب .فلذا برای این حالت اتخاذ تصمیماتی که حجم نقدینگی را بسوی سرمایه گذاری وعدم رشد هدایت میکند وپرداخت ها را منطقی میکند باید رفت وبه ساز وکارهای این کار رسید فلذا برداشتن صفر بشکلی سر در برف کردن است اما چگونه میشود ترمز کرد وبه موضوعات متنوع پدید آمده پرداخت ؟اینرا باید قبول کرد که کار بانکها ربویست در عین حالیکه در دنیای امروز نمیشود بدون بانک بود لذا مهمترین جائیکه سبب افزایش نقدینگی میشود بانکها وموسسات بی جهت ساخته شده است ،در آمریکا هم که بانکداری را با چاپارها راه انداخت طوریکه یکی از موارد سرقت وسترن ها بود چنین کار نپخته ای تا هنوز نکرده اند بطوریکه یله ورها باشند ودر ورشکستگی هم از بیت المال به آنها تزریق کرد وعوامل سرمایه گذاری کننده آنرا با مشکل مواجه کرد وبه گریه وخودکشی انداخت وجیغشان را درآورد .لذا بانگ باید ساز وکار طبیعی خود را بیابد و پس انداز وسپرده را با نگاه عالمانه ببینند ،اینکه بشود پول تنخواه یا وجوه اعتباری یا هر نقدینگی متعلق به بیت المال را چه کوتاه چه بلند مدت ،حتی با هدف صواب وبکار گیری در امور حتی خیریه ،سپرده کرد یا امکان سپرده گذاریش ممکن شود علاوه بر اینکه افزاینده نقدینگیست ،بی نظمی اقتصادی وفساد وتبعیض وفقر را دامن میزند سالها پیش یادم میآید که یکی از موارد اختلافی رهبر انقلاب با آقای موسوی این بود که دقیقا یادم هست ایشان با تاکیدمیفرمودند که نقدینگی ام الفساد است (تقریبا به همین مضمون که محتمل باید در آرشیو صدا وسیما باشد )یا دقیقا یادم هست که سه کلمه فقر وفساد وتبعیض را ایشان برای اولین بار باهم بیان کردند لذا چندین دهه از این اتفاق میگذرد اما همچنان بر همان طبل زده میشود چه کس یا کسانی ادامه میدهند یا اصرار بر آن دارد بدیهیست که میشود گفت همه سیاسیون که عمدتا گرفتار چنگ انداختن بر چهره همند آنهم به زشت ترین حالت های غیر اخلاقی ومچ گیری ،که هیچکس را به سر منزل نمیرساند ویادم هست همان روزها،قرار بود فراخوانی برای فقر زدائی بشود که نامه ای را برای مرحوم هاشمی ارسال کردم ونوشتم برای فقر زدائی بیاید قدرت خرید مردم افزایش یابد که بعد دیگر ندانستم چه شد واحتمال میدهم برگزار نشد

صفحه ۵ رضا
بلکه چند برابر !!!! در حالیکه بازار مردمیست ودر بدنه مردم قرار دارد وباید بصورت اتوماسیون ،کنترولر سطح عمومی قیمت ها باشد واجازه ندهد تا افزایش قیمت واحد کالائی پیش نیامده است ،کالائی افزایش قیمت پیدا کند که الزاما باید مورد حمایت حکومتی وقضائی باشد تا ناچار نشود بر اثر کاهش یکباره وجوه تهیه کالایش که اتفاقا تسهیلات بانکیست و۸۰٪از طریق بانکها بر قیمت کالا تحمیل میشود او نیز از بازی های پولی ومالی تبعیت کند واز ترس اینکه معاش او هم بر باد رود کمک کار ،دپو کننده کالا شود در حالیکه میتواند اصولا برای تهیه کالا تسهیلات نگیرد واز دپو کننده کالا بخواهد کالا را درب فروشگاه با نازلترین قیمت تحویل دهد تا پس از فروش واتفاقا پرداخت پورسانت ،به پولش برسد که اگر اینکار را نکرد خدا داده جوان بیکار وبا سواد ،که چلاق نیستند چنین کاری را نتوانند با همین قوت انجام دهند که باین منظور برای طیب خاطر دپو کننده میتوانند سفته واوراق مالی وضمانت دیگرِ غیر چک بدهند که تحت فشار هم نباشند وحبیب خدا باشند وهر وقت کالا فروش رفت بر ذمه آنها باشد که بدهی خود را بپردازند وبا عمل درست خود اعتبار ایجاد کنند که اصولا حتی نیازی به ضمانت غیر سفته واوراق مالی هم نباشد که همین موضوع هم یکی از نقاط حادثه خیز است که وزارت راه باید با نظارت پلیس راه اصلاح کند تا اینهمه نقدینگی ۸۰٪درصدی چراغ خاموش خلق نشود واتوبوسی یکباره دهها نفر را بکشتن ندهد ،اینها گفته شد که: باید طرح نو درانداخت وشیفتگان حرف وادعا ورفتارهای کینزی وخلیج فارسی ویا غیر علمی وعوامانه وپول بنزین را در عوض یارانه دادن ونگاه را دوختن به چنج ارز ،دست بردارند وآنهائی که خودشان را به کوچه علی چپ زده اند هشیار باشند که دمشان دیده میشود وقسم حضرت عباسشان باور نمیشود چون حالات وضعی آنچنان نمایان است که همچون آن نزول خواری که بعد از انقلاب خود را به دیوانگی زد ولباس کهنه میپوشید وادا واصول در میآورد که یعنی دیوانه شده است نمیشود چیزی راپنهان کرد که خود آن چیز وچیزها داد میزند واینبار شدیدا دچار کمبود قرص نجومی شده ایم وممکن است کل ایل وتبار ناچار شوند خود را به خلی بزنند یا اینقدر انتظارات لاکچری بالا رود که فرزندان طاقت کمترین حفظ حیا وشرف را نداشته باشند وبیایند به مردم دهن کجی کنند که البته موارد این نقدینگی وخارج بودن از تعاریف علمی زیاد است که با زدودن آنها لااقل آسیاب به نوبت میشود وازحقوقها کاسته ،قیمت کالا کاهش ،تولید ارزان وبوفور ودرآمد ها منطقی وارزش افزوده فی مابین دولت ( پس از اعمال تمام هزینه عملیات که شامل مالیات وبیمه وایمنی وآموزش و....نیز میشود) تقسیم میگردد ومالکیت تضمین وسود حلال میشود ویکشبه کسی ره صد ساله نمیپیماید الی اینکه سوار گرده هم نوعان خود بشود واینهمه دیگه گفته نمیشود صرفه جوئی ارزی شد در حالیکه همان ارز اصلی هم از دستمان ،بدون خرید کالا میپرد وبعضا وصلش میکنیم به حیف ومیل های جزئی ،یا اهداف استراتژیک یا حتی اختلاس ها ،که در مجموع درصد ناچیزی از کل ارزیست که با سیاست ارزی آمریکا بعد از جنگها ،بر اثر سوء مویریت پولی ومالی ،تا نخورده به مبدا برمیگردد.موفق باشید از ما گفتن

اگر سه صفر حذف شود دیگر واحد خرد دوم نیار نداریم تورم روند کردن هم کمتر میشود چرا مسولین ما همیشه بدترین راه را انتخاب می کنند.

حذف چهار صفر یعنی بزرگترین خیانت به ایران و 10000ده هزار برابر پول ملی ایران تضعیف می شه...