یکی بیزینس‌‌من است، یکی مغازه دارد و دیگری باشگاه بدنسازی. آن یکی برج سازی را ترجیح می‌دهد و بعضی از چهره‌های سرشناس در کار ترانزیت و صادرات نخود و کشمش هستند.
به گزارش قانون، این روزها باشگاه‌های ورزشی، حتی باشگاه‌هایی که فوتبالی نیستند آنقدر به بعضی از ستاره‌ها پول می‌دهند که آنها بار هفت نسل خودشان را می‌بندند البته با توجه به اینکه عمر دنیای قهرمانی کوتاه است، طبیعی است که آنها همین پولی را که می‌گیرند به کاری بزنند یا وارد دنیای تجارت شوند. دیگر زمان، زمان دهه50 و60 نیست که بازیکنان پس از یک و دو کردن دنده تاکسی شان دیر به سر تمرین برسند. دیگر زمان آن نیست که بازیکنان پیک موتوری باشند یا در مزرعه پدری شان در شهرستان کشاورزی کنند. امروزه عصر پول، تجارت و بیزینس است و هر ستاره‌ای بنا به درآمد و البته شم اقتصادی که دارد وارد این دنیای پر زرق و برق می‌شود.
در این گزارش نگاه کوتاهی می‌اندازیم به فعالیت‌های غیرورزشی ستاره‌های شاخص ایران؛ چه فوتبالی و چه غیرفوتبالی. خوشبختانه و با اوج گرفتن ورزش‌‌هایی مثل والیبال و بسکتبال، دیگر بازیکنان این دو رشته هم جزو متمولین ورزشی‌ها به حساب می‌آیند و گاهی اوقات رقم قرارداد بعضی از آنها بیشتر از ستاره‌های فوتبال است.
علی دایی،توليدي پوشاك علی دایی مثل همیشه اول است. در فوتبال که همیشه پیشرو بود و در کار تجارت هم خصلت «اول بودنش» را دارد. دایی از همان زمانی که پول حرفه‌ای گرفت به وصیت پدرش عمل کرد و این پول را سرمایه گذاری کرد. خود دایی بارها در مصاحبه هایش گفته است: «حتی زمانی که در بایرن مونیخ بازی می‌کردم پول‌هایم را به پدرم می‌دادم، او برای من سرمایه گذاری می‌کرد و حالا نتیجه‌اش را دیده‌ام.» فروشگاه علی دایی در میدان منیریه تهران یادگار همان سال هاست. فروشگاهی که رفته رفته به یکی از چند نماینده معتبر برند دایی تبدیل شد. این حقیقت دارد که می‌گویند فوتبال شغل دهم علی دایی است. خرید و فروش مرسدس بنز و بی‌ام دبلیو، تولید پوشاک ورزشی، مغازه داری در نقاط مختلف شهر تهران و ... از شغل های مختلف آقای گل جهان است. شهریار فوتبال ایران در سال قبل نمایندگی آدیداس و نایک را هم در تهران افتتاح کرد تا انحصار این دو برند معروف را هم در پایتخت ایران داشته باشد. بدون شک دایی در شغل‌های دیگر هم مشغول فعالیت است و شرکای تجاری زیادی در جاهای مختلف دارد که این شغل های او کمتر رسانه‌‌ای شده است.
علی پروین، نمايشگاه‌دار علی پروین یکی از آن قدیمی‌های فوتبال ایران است که اوضاع و احوالش به فوتبالیست‌های دهه 50 نمی‌خورد. او که سال‌ها در پرسپولیس بازی کرد، به تیم ملی رسید و مربی شد، این شانس را داشت که در زمان تزریق پول به دنیای فوتبال هنوز در رأس کار باشد. پروین که همه قول و قرارهایش را در نمایشگاه معروفش می‌گذاشت، مغازه‌ای هم در میدان هفتم تیر به مانتوفروشی اختصاص داده بود. البته سرنوشت آن مغازه‌ها و مالکیت آنها امروز مشخص نیست؛ اینکه هنوز تحت تملک پروین است، فروخته شده یا اجاره داده شده است. خرید و فروش زمین و احداث دفتر بیمه هم از دیگر مشاغلی است که سلطان پرسپولیسی‌ها وارد آن شده است البته او این روزها در فکر انجام یک سرمایه گذاری بزرگ دیگر است. پروین تصمیم دارد تا با کمک هدایتی و رویانیان بخشی از سهام باشگاه پرسپولیس را بخرد که این اتفاق فعلا یکسری گیرهای کوچک دارد.
هادی ساعی، عضو شوراي شهر هادی ساعی علاوه بر عضویت در شورای شهر که البته می‌گویند شغل به حساب نمی‌آید یک باشگاه سوارکاری در کرج دارد. در این باشگاه کلاس‌های آموزشی هم برای علاقه‌مندان دایر است و آنهایی که می‌خواهند سوارکاری یاد بگیرند می‌توانند در کلاس های آموزشی قهرمان سابق تکواندوی ایران ثبت نام کنند.
امیر قلعه نویی، ساختمان سازي امیر قلعه نویی سرمربی فصل قبل استقلال هم در کار ساخت و ساز است. چند سال پیش یک فروشگاه شیک مبلمان در خیابان ولی‌عصر(عج) تهران را هم به او نسبت می‌دادند و همین‌طور رستورانی را در شهرک اکباتان. در کل آبی‌ها نسبت به پرسپولیسی‌ها کمتر در چشم هستند. شنیده شده که قلعه نویی یک استخر و سونای زیبا هم دارد و آن‌طور که چند روز پیش هوتن، پسر قلعه نویی در صفحه شخصی‌اش در اینستاگرام نوشته بود، قرار است به زودی یک دفتر در بالای شهر تهران افتتاح کند؛ دفتری که هوتن اشاره‌ای به کسب و کار خاصی در آن نکرده بود. خبر دیگری که درباره سرمربی آبی‌ها شنیده شده این است که او تصمیم گرفته در کیش هتلداری کند. حتی قلعه نویی سفری هم به این جزیره داشته و برای سرمایه گذاری، پروژه را از نزدیک دیده است.
حمید سوریان، ساختمان سازي حمید سوریان با وارد کردن یکی دو بار خودروهایی که نیاز به گرفتن مجوز دارند باعث شده تا گمان خیلی‌ها این باشد که قهرمان المپیکی کشتی فرنگی ایران شغل اصلی‌اش واردات اتومبیل است! اما سوریان بیشتر به کارهای ساخت و ساز می‌پردازد و در حال حاضر شغل دیگری به جز ساخت و ساز ندارد. او البته این روزها بیشتر حواسش به ورزش است تا بتواند با درخشش در المپیک دست نیافتنی ترین فرنگی کار ایران لقب بگیرد.
جواد نکونام، واردات عطر جواد نکونام مغازه‌ای با نام نکونام در برج میلاد نور شهرک غرب دارد كه توجه همه را به خودش جلب می‌کند. این مغازه را برادر نکونام اداره می‌کند. نکونام هم که ریشه‌ای آبی دارد چندان در رأس اخبار اقتصادی نیست البته چند وقت پیش یکی از سایت‌های خبری او را به عنوان یکی از تجار واردکننده عطر معرفی کرده بود که نکونام این موضوع را تایید نکرد.
کریم باقری، صادرات كشمش کریم باقری علاقه‌مند به وارد کردن کامیون و صادر کردن کشمش است. او که عاشق «ولووهای زردرنگ» سوئدی است از همان ابتدا که به درآمدهای میلیونی رسید با پدرش هر چه پول داشت در همین راه هزینه کرد. کاپیتان سابق پرسپولیس به همراه پدر همسرش كه یکی از تجار معروف فرش ایران و تبریز در دنیای فرش است نيز همكاري مي‌كند. البته خبری هم رسیده که او این روزها دستی هم در تجارت و صادر کردن کشمش دارد. وجود یک رستوران در خیابان ولی عصر (عج) تهران را هم به باقری نسبت می‌دهند که می‌گویند یکی از نزدیکانش آن را اداره می‌کند.
علی کریمی، ساختمان سازي علی کریمی جادوگر شماره 8 فوتبال ایران، در اقتصاد هم موفق است، درست مثل زمان فوتبالش. او که به گفته خودش در سال‌های نه چندان دور در کرج مسافرکشی می‌کرده، مثل فرهاد مجیدی پول خوبی را از راه فوتبال و در کشورهای حوزه خلیج فارس به دست آورد. تجارت اصلی علی کریمی ساخت و ساز است. او سال‌های قبل به همراه حامد کاویانپور پروژه‌هايی را در شمال ایران آغاز کرد که هر چند رابطه این دو بازیکن را کمرنگ کرد ولی بدون شک باید حالا به اتمام رسیده باشد! کریمی سال‌ها پیش و به همراه خداداد عزیزی یکی از سهامداران یک تولیدی پوشاک بود.
صمد نیکخواه بهرامی، برج‌سازي صمد نیکخواه بهرامی، کاپیتان بسکتبال ایران قبلا صاحب یک باشگاه بدنسازی در قیطریه بود؛ باشگاهی مجهز که بعضی از بازیکنان استقلال در آن تمرین می‌کردند البته او مالکیت این باشگاه را واگذار کرده و فعلا در حال برج سازی است. آسمانخراش ایران با حامد‌آفاق و جواد داوری دیگر ملی پوشان بسکتبال شریک است و حسابی سرش در ساخت و ساز شلوغ است. البته خبر می‌رسد که صمد سرمایه‌گذاری خوبی هم در بورس انجام داده است.
خداداد عزیزی، ساختمان سازي یک زمان کارخانه‌ای در فریمان خراسان که قند تولید می‌کرد را به خداداد عزیزی نسبت می‌دادند اما شغل دوم خداداد عزیزی ساخت‌و‌ساز است. اینکه او کجا و چه پروژه‌هایی را در دست دارد چندان مشخص نیست اما به گفته بعضی از دوستان نزدیکش خداداد مغز اقتصادیاش خوب کار می‌کند و می‌داند که پولش را کجا سرمایه گذاری کند. طبق آخرین اخبار رسیده او یک گالری طلافروشی در خیابان کریمخان تهران دارد و در کشور امارات هم سرمایه گذاری های خوبی انجام داده است. او ابتدای فعالیت اقتصادی خود را با سرمایه گذاری در حوزه پوشاک ورزشی آغاز کرد و همراه با مجید ساعدی فر یک کمپانی تولیدی پوشاک را که یکی از معروف ترین برندهای داخلی است، راه اندازی کرد.
یحیی گل محمدی، مالك سفره‌خانه یحیی گل محمدی آخرین بار یک آرایشگاه مجهز به نام هنر پرشیا داشت. مالک سفره خانه‌ای سنتی در میدان هفت تیر را هم می‌گویند سرمربی ذوب آهن است. گل‌محمدی همان‌طور که آرام است، آرام هم کارهای تجاری‌اش را انجام می‌دهد و خبر بیشتری از او در دست نیست.
رضا عنایتی، ساختمان سازي رضا عنایتی مهاجم گلزن آبی‌ها یک زمان فروشگاه لوازم تزئیناتی ماشین داشت. او پس از اینکه در این کار سودی ندید وارد بازار موبایل شد تا شانسش را در خرید و فروش تلفن‌های همراه امتحان کند. عنایتی که در این کار هم سود زیادی نکرد با بستن هر دوی این مغازه‌ها برای مدتی سراغ کار دیگری نرفت اما به نظر می‌رسد که این بازیکن کار ساخت و ساز را با یکی از رفقایش شروع کرده است البته خود آقا رضا هنوز این خبر را تایید نکرده است.
علیرضا منصوریان، رستوران‌دار علیرضا منصوریان سرمربی موفق نفت تهران می‌گفتند زمانی در کار کامپیوتر بود اما در حال حاضر رستوران دارد و شعبه جدید رستورانش را همین چند وقت پیش افتتاح کرد. او برخی از جلسات کاری‌اش را هم در رستوران‌هایش برگزار می‌کند و یک بارهم کارلوس کی روش و دستیارانش را به یکی از این رستوران‌ها برد و به آنها یک غذای خوب ایرانی داد.
فرهاد مجیدی، ساختمان سازيدر بین استقلالی‌ها فرهاد مجیدی یکی از چهره‌های کار و تجارت است. او به واسطه سال‌ها حضور در لیگ‌های عربی پول خوبی درآورد البته آمار دقیقی از اینکه کاپیتان سابق آبی‌ها دقیقا چه کاری انجام می‌دهد وجود ندارد اما به نظر می‌رسد او در کار ساخت‌و‌ساز است و یکی از ساختمان‌های شهر دوبی به این بازیکن تعلق دارد. از مجیدی که هواداران استقلال خاطرات خوشی از او دارند اطلاعات دیگری در دست نیست.
که چی حالا؟ 