قصه جانی بر کف دست
هر اتفاق و تصمیمی پیچیدگی‌هایی دارد که وضعیت پیش رو را تحت تاثیر خود قرار می‌داد. گاه در لحظه و گاه حتی تا سال‌ها بعد به گونه‌ای که شاید راه رسیدن به اصل موضوع را برای تصمیم‌گیرنده و اطرافیانش سخت و دور از دسترس می‌کند. شیرالله قنبری ۵۴ ساله اهل کرمان زمانی که ۱۶ سال داشت داوطلبانه راهی جبهه‌های جنگ تحمیلی عراق به ایران شده تا از وطن خود دفاع کند. او در عملیات کربلای ۵ دچار موج انفجار شده و در حال حاضر جانباز اعصاب و روان است. این بیماری موجب عدم کنترل مناسب بر اعصاب شده و خشم و استرس غیر معمول را بر بیمار و خانواده اش تحمیل می‌کند؛ به گونه‌ای که نه تنها شخص جانباز زندگی عادی ندارد و نیاز به مراقبت، پرستاری و کنترل دائمی دارد، خانواده وی نیز در ساده‌ترین مسائل زندگی گاه تحت تاثیر این وضعیت قرار میگیرند و مسیر زندگیشان دستخوش تغییراتی ناخواسته می‌شود. اما سختی‌ها ذره‌ای شک در دل ایجاد نمی‌کنند از راهی که پیموده شده و دردی که به دوش می‌کشند برای ایران، چرا که حدیث "حب الوطن من الایمان" جواهری است از گنجینه رهنمود‌های رسول اکرم؛ آری هرچند سختی‌ها وصف ناشدنی هستند، اما اگر زمان به عقب برگردد باز هم جان را در کف دست میگیرند./عکاس : محمد حسین قنبری
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۳
درد و بلای تو برادر عزیز که در بدترین شرایط ممکن زندگی می کنی به سر کسانی بخورد که از ایثار و جانفشانی امثال شما پله ساختند برای سوء استفاده و به کشور و مردم خیانت کردند جانبازان اعصاب و روان مظلومترین جانبازان هستند که کسی آنها را قبول ندارد ما خودمان جانبازی داشتیم بنام عبدالمطلب رحمانی از زرند کرمان که بسیار زندگی سختی داشت و بخاطر اعصاب خرابش نه مردم حتی اقوام و نه مسئولین بهش محلی نمی گذاشتند سرانجام در آسایشگاه معلوملین اعصاب و روان کرونا گرفت و آسمانی شدروحش شاد
خدا لعنت کند کسانی که دارند زحمات این بزرگ مردها را نادیده میگیرند ودست به دزدی اختلاس میزنند امثال طبری ها .....ننگ بر شما باید