هفته گذشته یک موضوع از طرف اصلاح طلبان کلید خورد که تخریب اصولگرایان را هدف گرفته ولی با استفاده از زنان و به نام زنان و به قصد کسب آراء زنان در انتخابات و کسب قدرت.
قضیه از این قرار است که اصلاح طلبان در حال شایع کردن یک شایعه به نام اصولگرایان هستند و آن کاندیداتوری خانم وحید دستجردی برای ریاست جمهوری از طرف اصولگرایان است. بهانه این شایعه هم سخنگویی خانم وحید برای "جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی" است.
تا به حال چند گزارش پشت هم در رسانه های اصلاح طلب دیده ام که به دنبال مطرح کردن یک موضوع است و آن کاندیداتوری یک زن از طرف اصولگرایان برای ریاست جمهوری است. دقیق تر بگویم این موضوعی است که خود اصلاح طلبان در حال شایع کردن آن هستند و می گویند که در میان اصولگرایان این موضوع شایع است.
این موضوع دقیقا ناشی از یک نگاه ابزاری به زن است از طرف اصلاح طلبان که به اسم اصولگرایان در حال شایعه سازی هستند.
چرا می گویم شایعه ای است که اصلاح طلبان در حال پخش آن هستند به اسم اصولگرایان؟ در میان اصولگرایان اصلا این موضوع مطرح نبوده و حرفی از میان آن ها نشنیده ام تا این که روزنامه وقایع اتفاقیه اصلاح طلبان 15 دی یک گزارش تهیه کرد و برای گزارشش با من هم تماس گرفت. سوال گزارشگر این بود که "در میان اصولگرایان شایع است که می خواهند خانم وحید دستگردی را برای ریاست جمهوری کاندیدا کنند" پس نقطه آغاز این موضوع خود اصلاح طلبان شدند. پاسخ من به این سوال منفی بود و توضیح دادم که عملکرد هر دو جریان سیاسی نشان داده است که برای کسب قدرت زنان را به عنوان یک رقیب کنار گذاشته اند تا قدرت در دست مردان باشد و در این عملکرد تفاوتی نداشته اند.
در ادامه توضیح گفتم اما اصلاح طلبان در عمل استفاده ابزاریشان از زنان در جهت جلب رای زنان بیشتر بوده است چرا که مطالبات زنان را بیشتر در بوق می کنند در حالی که برای رفع آن ها اقدامی ندارند. همین عمل آن ها معنایش این است که طرح موضوع زنان از طرف اصلاح طلبان برای جلب آراء زنان است. اما تیتر روزنامه دقیقا خلاف این گفته بود و بهره برداری ابزاری اصلاح طلبان را به پای اصولگرایان زده بود آن هم در صفحه رویی روزنامه.
اگر بنا را بر این بگذاریم که گزارشگر فقط یک گزارشگر است و حرف های صاحب نظران آن حوزه را می پرسد و می نویسد سوال این است که چرا گزارشگر دقیقا "برعکس" گفته های من به عنوان صاحب نظری که برای تهیه گزارش با او تماس گرفته است را زده است. پس معلوم می شود که این تیتر و این گفته و آن تماس (با من به عنوان یک فردی که جزء اردوگاه اصلاح طلبان نیستم) هدفمند بوده است.
بعد از وقایع اتفاقیه روزنامه بهار همین سوال و همین موضوع و همین گزارش را 15 دی تهیه کرد و بعد خبرگزاری آنا. معلوم می شود این موضوع یک "دستور کار" است که در اتاق فکر اصلاح طلبان کلید خورده. اگر این موضوع به اسم زنان کلید نخورده بود مطرح نمی کردم هر چند یک جریان سیاسی تخریب یک جریان دیگر را برای انتخابات هدف گرفته باشد.
اما چرا می گویم هدف تخریب است؟ این سوال که گام های نخستش برداشته شده و می رود تا یک جریان باشد به کجا می رسد؟ به هر کجا برسد در واقع توپ را به زمین اصولگرایان می اندازد و آن ها را در موضع انفعلالی قرار می دهد.
جریان اصلاح طلب با شایعه کردن این حرف که اصولگرایان می خواهند یک زن را کاندیدای ریاست جمهور کنند برای آن ها دام پهن کرده است. جالب است که خودشان را در موضع مدافع مطالبات زنان می نشانند و به شورای نگهبان نقد دارند که چرا راه زنان را برای ریاست جمهوری بسته است. واقعا شناخت سوء استفاده اصلاح طلبان از طرح مطالبات زنان روشن است. اصلاح طلبان که زنان را به وزارت هم راه نداده اند علیه شورای نگهبان و زمین و زمان حرف می زنند که چرا راه برای زنان برای کسب پست ریاست جمهوری بسته است. خوب حرف این است که شما که مدعی هستید و پرمدعا تا به حال چند زن را به مقام وزارت نشانده اید که مثلا از حقوق زنان برای کسب پست ریاست جمهوری دفاع می کنید؟
این شعار و آن عملکرد نشان می دهد هدف این جریان سیاسی، بهره برداری از مطالبات زنان در جهت کسب آراء زنان و کسب قدرت است. این هدف امروز رسیده به شایع کردن کاندیداتوری یک زن برای ریاست جمهوری از طرف اصولگرایان.
توان مدیریت در صحنه عمل است که تمرین و تقویت می شود و هم به خود و هم دیگران نشان داده می شود. جامعه ای که حتی در پست های وزارتی زنان و توانمندی آنان را در اداره کردن ندیده آیا در این برهه به زنان برای ریاست جمهوری رای خواهد داد؟ پاسخ را می گذاریم برای خود مخاطب و احتیاجی به تحلیل نیست. برمی گردیم به شایعه ای که اصلاح طلبان در پی آن هستند.
در صورت گسترده شدن این حرف در جامعه که توسط رسانه های اصلاح طلبان و با سوء استفاده از اصولگرایان به عنوان مصاحبه شونده پی گرفته می شود برای نتیجه دو حالت را برای آن فرض می کنیم. در هر دو حالت اصولگرایان را به موضع انفعال کشانده است.
حالت اول در میان اصولگرایان است که اگر شایعه بتواند نقش تخریبی و شکاف و چند دستگی و تحلیل نیروها را در میان خود اصولگرایان ایجاد کند کار خودش را کرده است. به این معنی که اگر این شایعه بتواند با پررنگ کردن توقعات زنان، یا ایجاد چند دستگی، یا بحث هایی که وقتش زمان انتخابات نیست در تحلیل نیروها در میان اصولگرایان نقش داشته باشد کار خودش را کرده است. خاصه این که حداقل کاری که بکند این که اصولگرایان دو تا کاندیدا به صحنه بیاورند که برای پاسخگویی به این مطالبه یکی هم خانم وحید باشد.
حالت دوم ایجاد توقع در جامعه است. با توجه به عدم رای آوری یک زن برای ریاست جمهوری بدیهی است از طرف اصولگرایان خانمی برای ریاست جمهوری کاندیدا نخواهد شد ولی با گسترده کردن این شایعه در جامعه خاصه زنان توقع ایجاد شود. همین ایجاد توقع و عدم پاسخگویی به آن آراء زنان را به راحتی از این جریان سیاسی حذف می کند و اصولگرایان ریزش آراء حداقل جمعی از زنان را خواهند داشت.
توصیه من به عنوان یک مطالبه گر مطالبات زنان اولین کسی که طعمه روزنامه اصلاح طلبان (روزنامه وقایع اتفاقیه) شد و به سوال گزارشگر پاسخ داد این است که اصولگرایان به سوالات رسانه های اصلاح طلبان در این مورد پاسخ ندهند و ابزار حرکت حساب شده و تخریبگر آن ها نشوند.
فقط یک حالت سوم مفروض است و آن این که اصلاح طلبان بخواهند با هدف رای زنان خانم ابتکار را کاندیدای ریاست جمهوری کنند که در این صورت ابتدا این حرکت را به اصولگرایان نسبت دهند، بعد که توقع در جامعه مطرح شد و از طرف اصولگرایان به آن پاسخ داده نشد بگویند ناجی حقوق زنان جریان اصلاح طلب است. گذشته از این که عملکرد جریان اصلاح طلب در حوزه زنان در حرف و شعار و ادعا و بهره برداری ابزاری از زنان برای جلب آراء در عمل نشان داده شده ولی این نحوه برخورد همچنان ادامه دارد. کارنامه عملی آنان از اقدامات لازم در رفع مشکلات زنان خالی است. به هر حال این گوی و این میدان و این هم کاندیداتوری خانم دکتر ابتکار برای ریاست جمهوری از طرف اصلاح طلبان.
و اما حرف آخر این که زنان مراقب باشند رایشان را آگاهانه بدهند تا مورد سوء استفاده قرار نگیرند. کافی است هر چه برای ما و به نام ما شعار دادند و به وعده ها عمل نکردند. برماست که به فریب و وعده ها بی عمل و بازی های سیاسی به نام خودمان خاتمه دهیم.
* مدیر شبکه ایران زنان
