مرد ثروتمند که به اتهام قتل دوستش دو سال در زندان بود بر اثر سکته قلبی جان باخت و راز این جنایت ناگشوده ماند.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از ۲۰ تیر سال 97 آغاز شد. راننده یک کامیون هنگام عبور از بیابان‌های اطراف فرودگاه امام خمینی متوجه جسد مردی روی تپه شد. وی موضوع را به پلیس گزارش کرد و بلافاصله بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند.
نخستین بررسی‌ها نشان می‌داد جسد متعلق به مردی ۴۰ ساله است که از پشت سر هدف گلوله اسلحه شکاری قرار گرفته و بررسی صحنه و آثار خون روی زمین و نحوه قرار گرفتن جسد حکایت از آن داشت که قتل در محل دیگری رخ داده و جسد توسط عامل یا عاملان جنایت به آنجا منتقل شده است. کف دست مرد جوان نیز شماره تلفنی نوشته شده بود که تعدادی از اعداد آن پاک شده بود و مأموران تلاش خود را برای یافتن شماره اصلی و هویت صاحب شماره تلفن آغاز کردند.
هویت مقتول
از آنجایی که هویت جسد نامشخص بود به دستور بازپرس جنایی انگشت نگاری از مقتول صورت گرفت و هویت مرد جوان به‌نام بهروز برملا شد.
بررسی‌ها نشان می‌داد که مقتول ساکن یکی از شهرستان‌های غربی ایران بوده و مدتی قبل به تهران آمده بود. همسر بهروز سرنخ اصلی را به‌دست کارآگاهان داد و گفت: شوهرم هفته گذشته به تهران آمد، گفت با مرد میانسالی به‌نام شاهرخ که مرد ثروتمندی است و در تهران شرکت تجاری دارد قرار ملاقات گذاشته و اگر خبری از او نشد بدانیم که شاهرخ بلایی سرش آورده است.
در ادامه تحقیقات از شماره تلفنی که کف دست مقتول به‌دست آمد سرنخ اصلی را به تیم تحقیق داد. پس از بررسی‌های فراوان مشخص شد شماره متعلق به همان مرد ثروتمند یعنی شاهرخ است که یک شرکت تجاری در شمال تهران دارد.
در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد که شاهرخ با مقتول اختلاف قدیمی داشته و بر سر همین اختلافات نیز از سوی دادگاه محکوم به پرداخت دیه شده است. این در حالی بود که در ادامه بررسی‌ها یک راننده تاکسی شناسایی شد که در اظهارات خود عنوان کرد روز حادثه شاهرخ را به نزدیکی محل جنایت برده است.
با مدارک به‌دست آمده شاهرخ به‌عنوان تنها متهم قتل بهروز بازداشت شد. اما مرد میانسال در تحقیقات منکر جنایت شد و گفت: مقتول را می‌شناختم و دوست من بود اما من هیچ نقشی در قتل او ندارم، من در زمان قتل در تهران نبودم و به شهرستان رفته بودم، من حتی اسلحه ندارم و پایم نیز به زندان باز نشده است.
شاهرخ به اتهام مباشرت در قتل عمدی به زندان افتاد و تحقیقات در رابطه با این جنایت ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل شاهرخ در زندان سکته قلبی کرد و او را به بیمارستان منتقل کردند اما تلاش کادر درمانی بیمارستان بی‌نتیجه می‌ماند و شاهرخ تسلیم مرگ شد.
با مرگ تنها متهم پرونده تحقیقات وارد مرحله جدیدی شد و بررسی‌ها به دستور بازپرس زمانی از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران ادامه دارد.
طرف را گرفتند و دو سال هم نگه داشتند تا اقرار کنه؟ به این میگن فنی و تخصصی؟ کمی فکر کنیم ببینیم چقدر بی گناه ممکنه در زندان باشند. 