رکورد شکنی آرای باطله در انتخابات 1400 
-دفعه بعد دیگه نوبت باطله است که باید مشکلات کشور رو حل کنه
نگو خواهر. راستی این عباس بوعذار کیه اینقدر طرفدار داره؟
- اونیه که فقط یه دونه ر داره
میگم میشه یکی با آرای یاطله بره مرحله دوم؟
میگم بیا یه حزب باطله تاسیس کنیم. همین طوری رای آماده داریم کلی.
همتی در روز رای گیری
ببینین من به خودم رای دادم من سفید ندادم
و به احتمال قوی 9 درصد رای میاورم. به تعداد انگشت هام تو عکس .
سالم سازی انتخابات با الکل
حضور یک شهروند با لباس راحتی پای صندوق رای
با توجه به اینکه ما و دولت تعارفی نداریم و صمیمی هستیم و مردمی هستند مسئولان دیگه تعارف که نداریم خودمونی ایم دیگه.
درخواست کمک جلیلی برای پرداخت بدهی انتخاباتی‌اش!
یعنی چی نمیدین بدهی تبلیغاتی رو؟ اون همه لبخند قشنگ زدم براتون
تو تلویزیون، رو بنر، تو زمین کشاورزی
این چه کاری بود کردم آخه. اگه اصلح نبودم که نمیومدم اگه هم اصلح بودم که نباید می رفتم
همینو بگو
اولین نشست خبری رئیس جمهور منتخب
عه! چقد رنگی پنگیه این قوه
وقتی با سیل مشکلات مملکت مواجه میشی و باید پاسخگو باشی!
دیدار رئیس جمهور مستقر با رئیس جمهور منتخب
راستی ابراهیم کلید رو گذاشتم زیر گلدون!
اون کلید تدبیر نباشه! نمیخوام
نه بابا کلید پاستور رو میگم. ضمنا دریچه کولرها رو یه چک بکن.
رسایی از راه یافتن به مجلس باز ماند
خب حالا که حاکمیت یکدست شده باز هم من بیرون می مونم؟ نه این جور در نمی آد!
کلید زیر گلدون خیلی باحال بود 
دوستمان ظنز نوشته اند ولی این یک سوال اساسی و فلسفی است که حفظ یا دفاع از یک عقیده، فرمول، نظام یا سیستم تا چه اندازه اهمیت دارد نسبت به دفاع از حقوق انسان ها؟ آیا مجازیم همواره از یک عقیده یا نظامی دفاع کنیم و هر چه خوب بود را به آن نسبت بدهیم و هر چه ایراد داشت را به عملکرد بد مردم یا افراد گرداننده؟ فقط انسان های نیستند که کاستی و نقطه قوت دارند، نظریه ها و فرمول ها و نظام ها و سیستم ها هم همین مشکالات را دارند که معمولا مشکلات ساختاری نامیده می شود. تازه نظام ها یا عقیده ها در عمل با گزینه های متغییری که دارند تعدادشان به مراتب از مردمان هم پیشتر می شود حال کدام خوب است و کدام بد؟ و چرا باید بیش از اندازه بر حفظ و دفاع از یک نظام تاکید بکنیم؟ چرا آدم ها را راحت عوض می کنیم ولی نظام ها را خیر؟ درستی یک نظام به میزان دستاوردها و محاسن و پشتیبانی جمهور مردم است اگر ضعف در اینها دارد یا باید اصلاح ساختاری بشود یا برخی وقت ها کنار گذاشته شود چرا بر موجودی اعتباری مثل یک نظام تحت هر شرایطی تعصب می رود و بر موجودیت های واقعی مانند انسان ها که گوشت و پوست و خون و حق مسلم کرامت و آزادی دارند تاکید نمی شود. این نکته فلسفی تا در میان ما محرض نشود متاسفانه تحت هر شرایطی شعار حفظ فلان از اوجب واجبات است داده می شود در حالی که در درجه ی اول انسان ها در اولویت هستند و دیگر موجودیت های ساختاری اگر احترام و اعتباری دارند به اندازه موفقیت در جلب رضایت مردم و برآورده سازی اهداف است.