روزنامه كارگزاران نوشت: «یك سایت خبری كه اواخر سال گذشته به نوه امام هتاكی كرده بود، در تازه‌ترین مطلب خود از «سعید امامی» سركرده محفل قتل‌های زنجیره‌ای، به‌عنوان «شهید» یاد كرد.
این مطلب با شعر «مشتاق گل از سرزنش خار نترسد/ حیران رخ یار ز اغیار نترسد/ گر بی‌خبری می‌كند انكار من از عشق/ سهل است و چه غم عاشق از این كار نترسد/ عیار دلاور كه كند ترك سر خویش/ از خنجر خونریز و سر دار نترسد» آغاز شده و در ادامه آن آمده است: «ما را كاری نیست با دسیسه‌چینان سقیفه‌های آخرالزمانی كه سعی در براندازی نظام جمهوری اسلامی را داشتند، كه خدا بهترین انتقام‌گیرندگان است....
ما را چه كاری می‌تواند باشد با جناب علی ربیعی (با نام مستعار «عباد») مسوول و نخبه اطلاعاتی جناح چپ و یا جناب آقای امین‌زاده (ایضا له) و یا جناب آقای فریدون وردی‌نژاد (ایضا له) و یا جناب علی هاشمی (ایضا له)، خسرو قنبری تهرانی (ایضا له) و یا صابر تهرانی (برای مثال این بنده خدا مدتی مدیركل التقاط معاونت امنیت وزارت اطلاعات بوده و مدتی قائم مقام معاون امنیت) بهزاد نبوی، محسن آرمین و در آخر ما را چه كار با آقای سعید حجاریان (مشاور جناب آقای سیدمحمد خاتمی رئیس‌جمهور وقت) می‌تواند باشد كه در كارزار سقیفه آن دوران و در سرخوشی خیال‌براندازی خود سخن می‌راند كه ما سنگرهای نظام را یكی پس از دیگری در حال فتح كردن هستیم (كه البته زیاد هم خیال نبود و تا حد زیادی موفق بودند).
باور كنید ما با دسته دوم نیز كاری نداریم كه خدا بهترین انتقام‌گیرندگان است. ما چه كار داریم كه چه كسانی مرد نبودند، ما را چه كار می‌تواند باشد با آقای حجت‌الاسلام والمسلمین جناب آقای نیازی، ما را چه كار است با [...] كه زن شیعه‌ای را زیر دست و پای بی‌رحمی به‌ارث‌رسیده از اربابانشان له می‌كنند.
ما چكار داریم با تیم بازجوهای مالیخولیایی كه در زمان تصدی معاونت امنیت توسط سعید امامی در قبل از دوران دوم خرداد دستشان از كتك زدن و بی‌حرمتی به انسان‌ها قطع شده بود و با شكنجه شهید عزیزمان و همسر فداكارش توانستند كمی از عقده‌های فروخورده آن دوران را بكاهند.
ما را چه كار كه در زمان وقوع قتل آن شهید عزیزمان به دلیل اعلام خطرهایی كه در سخنرانی ایشان برای دانشجویان و... قبل از دوم خرداد كرده بودند، از سمت‌های اجرایی كنار گذاشته شده بود و بنا بر مستندات موجود آقای كاظمی (نام مستعار: موسوی) (متهم ردیف اول قتل‌های زنجیره‌ای كه ازعناصر چپ و از حامیان سرسخت آقای خاتمی در انتخابات دوم خرداد بودند و الان هم در حال گذراندن حبس ابد در زندان هستند) مدیر پروژه قتل‌های زنجیره‌ای بودند، البته به گفته خودشان بنا به دستور وزیر وقت اطلاعات.»
هيچ كس باور نمي كند كه سعيد امامي سركرده محفل قتل‌های زنجیره‌ای بود. اگر سركرده بود چرا اورا اينگونه كشتند و زنش را آنطور شكنجه كردند. قضيه خيلي پيچيده بود. گمان نمي كنم افرادي كه از كل ماجرا باخبرند زياد باشند 