وطن امروز: راز اتاقک سیاه قاچاقچیان انسان در جنوب پایتخت با فرار گروگان پاکستانی و اقدامات اطلاعاتی پلیس فاش شد.
مردی معروف به غلام سیاه با نوچه‌های افغانی دست به راه‌اندازی شبکه سازمان یافته‌ای زده بود تا به بهانه قاچاق انسان به گروگانگیری‌های میلیونی دست بزنند.
فرار از سیاهچالابتدای مردادماه سال جاری، یک جوان پاکستانی که برای کار به صورت قاچاق وارد خاک ایران شده بود با فرصتی که به دست آورد توانست از سیاه‌چال گروگانگیران فرار کند و به پلیس پناه ببرد. ماموران وقتی ادعاهای پرابهام این مرد خارجی را شنیدند وی را پیش روی بازپرس بخشوده از شعبه 4 دادسرای بعثت قرار دادند.
این پسر در تحقیقات قضایی گفت: در کشورمان با مردی به نام غلام که ایرانی است آشنا شدم ادعا می‌کرد کارخانه‌دار است و نیاز به کارگر خارجی دارد و حقوق مناسبی نیز خواهد داد، خودش وقتی دید علاقه دارم با وی کار کنم همان جا یک میلیون تومان از ما پول گرفت و مدرک جعلی‌ای درست کرد.
وی افزود: با اتوبوس دوست غلام که مجید نام داشت به سمت ایران آمدیم چند هموطن دیگرم نیز که قرار بود با هم در کارخانه مرد ایرانی کار کنیم همسفرمان بودند، خیلی راحت وارد خاک ایران شدیم و بی‌دردسر تا تهران آمدیم. اینجا غلام به دیدنمان آمد و ما را به خانه متروکه‌ای در حوالی میدان خراسان برد، از او شنیدم از فردا در کارخانه‌اش مشغول خواهم شد. وقتی داخل خانه شدیم بیش از 100 مرد افغانی و پاکستانی را دیدیم که همگی انتظار کار را داشتند. آنجا شنیدم که مرد کارخانه‌دار معروف به غلام‌سیاه است.
با وجود اینکه می‌دیدم چه رفتار بدی با هم‌خانه‌ای‌هایم می‌شود، امیدوار بودم من خیلی زود در کارخانه مشغول شوم تا اینکه 3 روز گذشت و خبری نشد. بعد فهمیدم اینها همه‌اش نقشه بوده و ما خارجی‌ها در دام گروگانگیران بی‌رحمی افتاده‌ایم که با سفر به پاکستان و افغانستان همه را فریب داده و به بهانه کار خوب همه را به تهران آورده‌اند». مرد پاکستانی ادامه داد: «همه ما در یک اتاقک سیاه زندانی شده بودیم، هوا برای تنفس کم بود، هر وقت اعتراض می‌کردیم دوستان غلام‌سیاه که همگی افغانی بودند بی‌رحمانه به جانمان می‌افتادند.
حتی وقتی یکی از افغان‌های گروگان به خاطر کمی هوا بی‌هوش شد و گروگانگیران او را با خود بردند دیگر خبری از این افغانی نشد و نمی‌دانیم چه بر سرش آمد. غلام‌سیاه به همراه محسن، مجید و حسین شرط آزادی را پرداخت 3 میلیون و 600 هزار تومان در ازای هر گروگان گذاشته بودند. هر کس پولی همراهش بود به آنها می‌داد و آزاد می‌شد و برخی نیز با آشنایان و فامیل‌هایشان تماس می‌گرفتند تا با خود پول بیاورند و آنها را آزاد کنند.
روزهای سختی بود، فقط یک وعده غذا می‌خوردیم، برای فرار از آن اتاقک چاره‌ای نداشتم جز اینکه از برادرم بخواهم سفری به ایران کند و 3 میلیون تومان به غلام‌سیاه و نوچه‌هایش بدهد، این نقشه کارساز شد و با وعده‌هایی که به این باند دادم شرایطی به وجود آوردم که فرصت داد فرار کنم، می‌‌خواستم با برادرم به پاکستان برگردم اما دلم به حال هم‌سلولی‌هایم سوخت و تصمیم گرفتم شکایت کنم در حالی که همه از ترس‌شان وقتی آزاد می‌شدند حاضر به شکایت نمی‌شدند.
بازپرس بخشوده که در برابر ادعاهای هولناک مرد خارجی و افشای فعالیت باند مخوف قاچاق انسان و گروگانگیری قرار گرفته بود به تیمی از پایگاه 7 پلیس آگاهی تهران ماموریت داد با شناسایی غلام‌سیاه و نوچه‌هایش، گروگانان را آزاد کنند.
کارآگاهان پس از تحقیقات ویژه از مرد پاکستانی و با راهنمایی‌های وی توانستند خانه متروکه را شناسایی کنند و با حمله غافلگیرانه به داخل اتاقک سیاه نفوذ کنند. تیم عملیاتی دید که هیچ‌کس در آن خانه نمور نیست اما با پیدا شدن یک دفترچه یادداشت که اسامی بیش از 150 پاکستانی و افغانی داخلش دیده می‌شد، کارآگاهان دریافتند ادعاهای مرد پاکستانی واقعیت دارد و این باند، محل اختفای خود و گروگانان را تغییر داده است.
وقتی از داخل دفترچه یادداشت، شماره موبایلی به دست آمد، پلیس توانست به سرنخی از قاچاقچیان انسان در خیابان 17 شهریور دست پیدا کند و آنجا را تحت نظر قرار دهد. در عملیات غافلگیرانه پلیس ابتدا 4 تن از گروگانگیران بازداشت شدند و این درحالی بود که غلام‌سیاه با نوچه‌های اصلی‌اش فراری بود. 4 افغان بازداشت شده در مراحل بازجویی ادعا کردند هیچ اطلاعی از سرنوشت 100 زندانی اتاقک سیاه ندارند تا اینکه قرار شد یکی از آنان به بهانه گرفتن دستمزد با غلام‌سیاه تماس گرفته و با وی قرار بگذارد.
در محل قرار نوچه‌های غلام‌سیاه احساس خطر کرده و همه آنجا را ترک کردند تا اینکه 4 متهم بازداشت شده باز با این مردان قرار گذاشتند و زمانی‌که آنان سوار بر خودروی پژو پرشیا به حوالی پاسگاه نعمت‌آباد آمده بودند در محاصره پلیس چاره‌ای جز تسلیم ندیدند.
اعتراف غلامسیاهغلامسیاه که چاره‌ای جز اعتراف نداشت در بازجویی‌ها گفت: از مدت‌ها پیش با سفر به افغانستان و پاکستان به شکار مرداني می‌پرداختم که علاقه داشتند در ایران کار کنند. با انتقال آنان به تهران با همدستی 4 ایرانی و 4 افغان همه را زندانی کرده و بعد در ازای پول میلیونی همه‌شان را آزاد می‌کردیم. می‌دانستیم این گروگانان از ترس بازداشت شدن و اخراج از ایران شکایت نخواهند کرد تا اینکه مرد پاکستانی فرار کرد، سریع محل اختفای گروگانان را تغییر دادیم و با دادن تخفیف به گروگانان همه را آزاد کردیم.
با توجه به شکایت مرد پاکستانی و اعترافات غلام‌سیاه و اعضای باندش در قاچاق انسان و گروگانگیری، کیفر‌خواست سنگینی صادر شد و این مردان همگی به‌زودی در دادگاه جزایی عمومی محاکمه خواهند شد.
