وطن امروز: شکار چهره یک زندانی قدیمی در دوربین بانک‌ها و مراکز تجاری کافی بود تا پلیس به دستگیری زنجیره‌ای اعضای باند سازمان یافته خشن در پایتخت دست بزند. طعمه‌های این باند وقتی قمه و قداره را در دست مهاجمان خونسرد می‌دیدند خیلی زود تسلیم می‌شدند و آرام به فرار آنان چشم می‌دوختند.
در زمستان سال 89، ماموران اداره 18 پلیس آگاهی تهران در جریان کیف‌قاپی‌هایی قرار گرفتند که همگی در برابر بانک‌ها یا مراکز تجاری و طلافروشی‌ها صورت می‌گرفت و نشان می‌داد، باند جدیدی شروع به فعالیت تبهکارانه کرده است.
با توجه به اینکه طعمه‌های این باند همگی از مراکز خاصی خارج شده بودند، کارآگاهان به بازبینی فیلم دوربین‌های مداربسته بانک‌ها و پاساژها پرداختند و توانستند ردپایی از یک کیف‌قاپ قدیمی را به دست آورند. فیلم‌ها نشان می‌داد که «محمد» 25 ساله در همه سرقت‌ها زاغ‌زن باند کیف‌قاپ‌ها بوده و با پرسه‌زنی در این مراکز به شناسایی طعمه‌های دارای کیف‌های پر از پول پرداخته و با دادن مشخصات آنان به همدستانش سناریوی سرقت را کلید می‌زند.
کارآگاهان پی بردند محمد پس از تحمل زندان، پرداخت جریمه و ردمال به مالباختگان اقدامات تبهکارانه قبلی‌اش از زندان آزاد شده و با تغییر محل خانه‌اش باز به دنیای سرقت بازگشته است. با دستور دادیار آقایی از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران، زاغ‌زن باند تحت تعقیب ویژه قرار گرفت و پلیس در نخستین اقدام عکس محمد را در اختیار پایگاه‌های پلیس آگاهی تهران قرار داد و هنوز بهمن‌ماه سال گذشته تمام نشده بود که ماموران پایگاه 4 توانستند این زاغ زن حرفه‌ای را در یکی از بانک‌های تهران شناسایی کنند.
محمد که سال 86 نیز در همین پایگاه آگاهی به خاطر رابطه نامشروع پرونده اتهامی داشت ابتدا خود را بی‌گناه دانست تا اینکه با دیدن تصاویر دوربین‌های مداربسته که نشان می‌داد وی در همه کیف‌قاپی‌ها از مردان در شرق و شمال‌شرق تهران دخالت داشته و حتی در فیلمی دیده شده که وی با روش خفه‌کنی از مردی سرقت کرده است چاره‌ای جز اعتراف ندید و پذیرفت با همدستی 4تن از دوستانش باندی تشکیل داده و به کیف‌قاپی‌های ماهرانه دست زده‌اند.
تجسس‌ها از زاغ‌زن این باند نشان داد که «وحید» 25 ساله سردسته باند خشن بوده و «امیر»، «علیرضا» و «مهدی» – 22 تا 26 ساله - هر کدام وظایف مشخصی در سرقت‌ها داشته‌اند.
محمد گفت: «همیشه من زاغ‌زن بودم، در بانک‌ها، مراکز تجاری مانند صرافی‌ها و طلافروشی‌ها پرسه می‌زدم و کسانی که پول و طلا همراه داشتند را شناسایی کرده و دیگر دوستانم را در جریان قرار می‌دادم. ما طعمه‌هایمان را تعقیب می‌‌کردیم و در زمان مناسبی با روش خفه‌کنی، پنچری لاستیک، تخم‌مرغ زنی و برداشتن کیف از داخل خودرو پول میلیونی به جیب می‌زدیم».
کارآگاهان با اعترافات این زاغ‌زن حرفه‌ای توانستند در اسفندماه سال گذشته و فروردین‌ماه سال جاری به 4 عملیات جداگانه دست بزنند و همه اعضای باند را دستگیر کنند. روز 17 فروردین‌ماه وقتی ماموران برای دستگیری مهدی به کیانشهر رفته بودند وی سوار خودروی سواری پژو پارس پا به فرار گذاشت و کارآگاهان پس از تیراندازی‌های هوایی و هدف قرار دادن لاستیک خودرو وقتی دیدند کیف‌قاپ خشن باز در حرکت است با شلیک مستقیم پای وی را هدف گرفتند اما مهدی توانست با همدستی 2 تن از دوستانش از کوچه پس کوچه‌ها فرار کند.
پلیس که می‌دانست این کیف‌قاپ خشن زخمی شده است به اقدامات اطلاعاتی پرداخت تا اینکه روز 23 فروردین‌ماه وی به همراه 2 دوستش به نام‌های «محمدرضا» و «عباس» را در بیمارستانی در کرج به دام انداختند. کارآگاهان که 40 تن از طعمه‌های این باند را شناسایی کرده بودند در مواجهه حضوری متوجه شدند مهدی همان قداره‌کش و عضو خشن باند است که با قدرتنمایی‌های خیابانی کاری می‌کرد تا کسی جرأت دخالت در هواخواهی از طعمه‌هایشان را نداشته باشد.
یکی از مالباخته‌ها در تحقیقات گفت: «روز 4 دی‌ماه سال گذشته در خیابان بهار ناگهان 2 مرد موتورسوار کنارم توقف کردند و با تهدید چاقو کیف حاوی 500 هزار تومان پول، موبایل و مدارک شناسایی‌ام را به سرقت بردند».
دادیار آقایی با توجه به گستردگی اقدامات این شبکه خشن با تقاضای انتشار تصاویر 5 تبهکار از کسانی که در دام این باند افتاده‌اند خواست به اداره 18 پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.
