به گزارش تابناک به نقل از جام جم، اواخر تابستان امسال مردی باحضور در پلیس آگاهی تهران از دو سارق شکایت کردو گفت: شب حادثه از محل کارم راهی خانه شدم که دو سرنشین موتورسیکلتی سد راهم شدند. یکی از آنها پیاده شد وچاقو زیر گلویم گذاشت و تهدید کرد گوشی را به او بدهم. چون گوشی ۵۰ میلیون تومانی را قسطی گرفته بودم، مقاومت کردم، اما با چاقو خطی زیر گلویم انداخت و به زور آن راگرفت.
در ادامه زنان و مردان دیگری که گوشی‌های‌شان از سوی دو موتورسوار در جنوب و جنوب‌غرب‌وشرق تهران سرقت شده بود، شکایت کردند. برخی از آنها در جدال با سارقان، زخمی هم شده بودند. مأموران در بررسی‌های خود پی بردند، سارقان چهار نفر هستند که در گروه‌های دو نفره سرقت می‌کنند.
کارآگاهان به تحقیقات ادامه دادند تا این‌که چند هفته قبل به سرنخ‌هایی دست یافتند که نشان می‌داد مشخصات دو نفر از سارقان به دو دزد حرفه‌ای شباهت دارد که با پابند الکترونیکی از زندان بیرون آمدنده‌اند، اما در سرقت‌ها ردی از پابند‌ها نبود. ماموران سرانجام اوایل هفته گذشته نشانی خانه آن دو را یافتند و هردو را بازداشت کردند.
هردو متهم به‌شدت لاغر شده و خبری از پابندشان نبود که در بازرسی از خانه متهمان در کمد و میان لباس‌های‌شان پابند‌ها کشف شد. فرید و مهرداد به پلیس آگاهی تهران منتقل شدند و منکر جرایم‌شان بودند، اما از سوی شاکیان شناسایی شدند. فرید متهم ۲۳ ساله در تحقیقات پلیسی گفت: دوست داشتم خلبان شوم، اما این رویا پس از دوستی‌ام با شهاب از بین رفت. او بچه محله‌مان و شیشه‌ای و خلافکار بود، او مراهم اسیر شیشه وگوشی‌قاپی کرد و به گروه‌های خلافکار دیگر هم معرفی کرد و با آنها گوشی‌قاپی می‌کردم. چهارمرتبه زندانی شدم. بخشی از رد مالم را خانواده‌ام پرداختند و بخشی را هم از پول باقی‌مانده از فروش گوشی‌های سرقتی به شاکیان پرداختم. هشت ماه قبل محکومیت ۱۸ماهه‌ام پایان گرفت و با پابند الکترونیکی آزاد شدم.
این سارق ادامه داد: فقط تا سه کیلومتری خانه می‌توانستم تردد کنم. یک ماه در خانه بودم و زیاد بیرون نمی‌رفتم. دوستم مهرداد هم چهارماه بود با پابند از زندان بیرون آمده بود. چند مرتبه همدیگر را ملاقات کردیم و تصمیم به سرقت گرفتیم، اما باید از شر پابند‌های الکترونیکی خلاص می‌شدیم. هرکاری انجام دادیم پابند‌ها باز نشد. تصمیم گرفتیم با لاغرشدن و کاهش‌وزن آن را از پاهای‌مان خارج کنیم. روزی یک وعده غذامی‌خوردیم ودرخانه و درپارک ورزش می‌کردیم. با گذشت چند ماه توانستیم هرکدام حدود ۱۰کیلو لاغر شویم و پابند‌ها از پای‌مان خارج شد. آن رادر خانه می‌گذاشتیم و راحت برای سرقت بیرون‌می‌رفتیم.
در ادامه دو متهم دیگر دستگیر شده که یکی از آنها مدعی بود چند مرتبه گوشی تلفن همراه او را امانت گرفته و با آن با دوستان خودحرف زدند وفکر نمی‌کرده که با مالخران گوشی در حال مکالمه برای فروش گوشی‌ها بوده و وی را به دردسر انداختند.
مصطفی تقی‌زاده، بازپرس شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران با تأیید این خبربه جام‌جم گفت:متهمان در بازداشت به سر می‌برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
چرا باید یک نفر بطور قسطی گوشی 50 میلیون تومانی بخرد؟