مردی که با فریب زن جوان اطلاعات خانوادگی او را به دست آورده بود و از او اخاذی می‌کرد، قبل از آنکه به چنگال قانون بیفتد، در سانحه رانندگی جان خود را از دست داد.
به گزارش شرق، زن جوانی اوایل بهمن‌ماه با مراجعه به یکی از مراکز پلیس، از مردی که با فریب اقدام به کسب اطلاعات خانوادگی او کرده بود شکایت کرد و در تشریح ماجرا گفت: حدود یک سال پیش در یکی از شبکه‌‌های اجتماعی با فردی آشنا شدم که خود را زن معرفی کرده بود.
در این یک سال خیلی با هم درددل می‌کردیم و عکس برای هم می‌فرستادیم. ارتباط مجازی ما در این یک سال ادامه داشت و من با تصور اینکه او هم یک خانم است و حرف من را می‌فهمد خیلی چیزها به او گفتم. حدود یک سال که از ارتباط ما گذشته بود، به درخواست او با هم قرار گذاشتیم. آن‌موقع بود که متوجه شدم کسی که در تمام این یک سال با او ارتباط داشتم، مرد است. از این کار به‌شدت عصبانی شده بودم، برای همین ارتباطم را با او قطع کردم، اما بعد از مدتی او من را پیدا کرد و با تهدید به من گفت اگر می‌خواهم آبرویم را نبرد یا عکس‌ها و اطلاعاتی را که از من دارد به شوهر و خانواده‌ام ندهد، باید به او پول بدهم. من دفعه اول که او این درخواست را مطرح کرد با این تصور که از دستش راحت می‌شوم، ٦٠٠ هزار تومان به او پول دادم، اما پس از آن بود که او مزاحمت‌هایش را بیشتر کرد و گاه‌وبیگاه از من پول می‌خواست. برای همین آمده‌ام تا از او شکایت کنم تا قانون به کار غیراخلاقی و غیرقانونی این مرد رسیدگی کند.
با طرح این شکایت، مأموران پرونده را برای دریافت دستور قضائی و مشخص‌شدن مسیر تحقیقات به دادسرای جنایی بردند و بازپرس رضوانی که مسئولیت نظارت بر روند تحقیقات را برعهده داشت، سؤالاتی در مورد شکل‌گیری این رابطه مجازی پرسید و همچنین در مورد جزئیات اخاذی تحقیقاتی انجام داد.
زن جوان در مورد مزاحمت‌ها گفت: من راننده سرویس مدرسه هستم و با خودرو سواری کار می‌کنم. آن مرد چندبار مبالغی را از من گرفت و یک‌بار هم که سوار ماشین پژو او شده بودم تا مبلغ درخواستی‌اش را به او بدهم، اسلحه‌ای را در پهلوی من گذاشت و من را به خانه‌اش برد و تهدید کرد. یک‌بار هم که پول نداشتم من را مجبور کرد که چهار النگویم را به او بدهم.
این زن همچنین ادامه داد: یک‌بار دیگر هم قصد داشت من را با خود ببرد که یکی از همکارانم متوجه شد و جلوی ماشین را گرفت و او من را از ماشین به بیرون پرت کرد.
زن جوان در پایان گفت: او درمجموع ١٢ میلیون تومان پول نقد و پنج میلیون تومان هم طلا و چیزهای ارزشمند از من گرفت و من دیگر تحمل این کارهای او را نداشتم. من خلافی نکرده بودم فقط با این تصور که او یک زن است اطلاعات شخصی‌ام را به او دادم که این بلا سرم آمد.با طرح این شکایت، بازپرس رضوانی دستور تحقیقات لازم و احضار راننده پژو را صادر کرد.
به‌این‌ترتیب تحقیقات برای شناسایی مرد جوان آغاز و در نهایت مشخص شد او در تاریخ ٢١ بهمن در اتوبان آزادگان تصادف کرده است. در تحقیقات دقیق‌تر مشخص شد او درحالی‌که پشت فرمان خودرو خود بوده، با یک اتوبوس درون‌شهری تصادف کرده و راهی بیمارستان شده و در بیمارستان جان سپرده است.
به درک واصل شد. زحمت پلیس و قوه قضاییه و سازمان زندان ها و کلی دردسرهای دیگه و قربانیان دیگه بعد از آزادی زودهنگام از زندان کم شد