به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۲۴ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که بازداشت ۸ مظنون و کشف خانه امن تروریستهای حرم شاهچراغ، تایید ادامه تبادل پیام با آمریکا، حداد؛ رفیق دیروز مخالف امروز، استمرار واردات لازمه به تعادل رسیدن بازار گوشت قرمز و درمان رایگان ۲۵ میلیون ایرانی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
روزنامه جوان طی یادداشتی در شماره امروز خود نوشت: همزمان با حمله تروریستی عوامل داعش به زائران حرم شاهچراغ، برخی کاربران ضدانقلاب یا اصلاحطلب، شروع به نوشتن و انتشار توئیتهایی کردند که مسیر ذهنی مخاطب را از مجرمان اصلی این حمله (داعش و حامیان غیرمستقیم آن) به داخل بکشانند. مثلاً صدای امریکا میگفت داعش هیچ انگیزهای برای عملیات در داخل ایران ندارد! آن کاربر ضدانقلاب توئیت میزد که چرا پوسترها آماده بودند، در حالی که پوسترها برای حادثه تروریستی آبان ۱۴۰۱ بود و صرفاً تاریخها تغییر کرده و منتشر شدند. آن دیگری میگفت سرگرم موضوع حجاب شدید، امنیت را فراموش کردید، در حالی که هر امری مسئول خود را دارد و تقسیم وظایف از امور بدیهی است.
قیس قریشی، یک کنشگر سیاسی- اجتماعی ساکن لندن در همین زمینه در توئیتر نوشت: «به عنوان شهروندی که بشدت مخالف برخوردهای قهری و امنیتی هستم دیشب توئیتهایی از افراد معروف سیاسی و رسانهای درباره عملیات تروریستی شاهچراغ دیدم که تا الان فکرم رو مشغول کرده! والله قسم شک دارم اگر جای نهاد امنیتی باشم بتونم تحمل کنم عدهای با هر نام و نشانی درست در زمان فاجعه تروریستی اینقدر راحت همراه با تروریستها بنویسند و تشکیک کنند و. هیچ کجای دنیا آزادی همراهی مستقیم یا غیرمستقیم با تروریسم وجود نداره! باید به سرعت قانون برخورد با چنین فرهنگ کثیف و رذیلانه و خطرناکی وضع شود.»
حرف او بی راه هم نیست. پیش از این، رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای خواستار برخورد با کسانی شده بود که امنیت روانی مردم را از طریق فضای مجازی به هم میریزند: «یکی از حقوق عامه، امنیت روانی جامعه است. اینکه یک عدهای آنجا بنشینند و با استفاده از فضای مجازی یا غیرمجازی مدام روی اعصاب مردم راه بروند و امنیت ذهنی مردم را به هم بزنند، مردم را بترسانند و مانند اینها، خب این خلاف مقتضای احیای حقوق عامه است و قوه قضائیه باید وارد بشود. البته اطلاع دارم که در بعضی اوقات و در بعضی از موارد دادستانیها وارد شدهاند و کارهایی هم انجام دادهاند، لکن باید با برنامهریزی و با انضباط این کار انجام بگیرد، این کار باید با قاعده انجام بگیرد؛ این جایش خالی است و بایستی مثلاً این کارها را انجام بدهد.»
قریشی در توئیت دیگری هم نوشت: «اگر حادثه تروریستی در اروپا رخ دهد مثل دیشب با ماده و تبصره و درصورت راستی آزمایی ترور را محکوم میکنید یا محکم و بدون تردید و شمع به دست و اشک به گونه و دم در سفارت تروریست را محکوم میکنید و با قربانیان سفیدپوست مو بور چشم رنگی همدردی؟!»
به دفعات همین اتفاق روی داده و وقتی غربیها هدف حملات اینگونه هستند، همه محکوم میکنند و کسی منتقد دستگاههای امنیتی غرب نمیشود و حتی برای ابراز همدردی، جلوی سفارتخانه کشور محل حمله، شمع هم روشن میکنند، اما به ایران که میرسد، هزار و یک بهانه میآورند تا تروریسم علیه ملت خود را محکوم کنند!
تکلیف رسانههای ضد ایرانی که روشن است و انتظاری از آنها نیست، اما داخلیها چطور؟! اینترنشنال که اکنون تروریستی بودن حمله مسلحانه به شاهچراغ را زیر سؤال میبرد و این حمله تروریستی را به نهادهای حاکمیتی ارتباط میدهد و میگوید حاکمیت حمله مسلحانه ترتیب داده تا گسترش اراضی حرم شاهچراغ را به حاشیه ببرد! همان اینترنشنالی که پس از حمله تروریستی به رژه اهواز، تریبون خود را در اختیار سخنگوی تروریستها قرار داد تا او توضیح دهد چرا مردم ایران را به گلوله بسته اند! لذا از آنها انتظاری نیست، اما فعالان داخلی در مسیر حرکت اینترنشنال چه میکنند؟!
فرشید عابدی در بخشی از یادداشتی که در شماره امروز شرق منتشر شده، نوشت: ما یک جنگ منطقهای به نام آب داریم که کشورهای ایران، مصر، سوریه، عراق، پاکستان، ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان قربانی این جنگ هستند و خودشان را برای چنین جنگی آماده نکردهاند. افغانستان دارای پنج حوضه آبریز است و سرانه آبی این کشور بیشتر از کشورهای پیرامونش است و تمام رودخانهها و منابع آبی افغانستان از این کشور خارج میشود. از طرفی افغانستان نسبت به کشورهای همسایهاش، حکم بالادست را دارد. ۹۰ درصد مردم افغانستان در حوضههای آبریز مشترک زندگی میکنند و ۸۴ درصد کل افغانستان در حوضههایی واقع شده که با کشورهای همسایه مشترک است؛ از این بابت افغانستان با تمام کشورهای همسایه مناقشه آبی دارد. اما میزان مناقشه با کشورهای مختلف، شدت و ضعف دارد. آب مازاد بر نیاز حوضههای آبریز افغانستان که به کشورهای همسایه این کشور میریزد، باعث شده حاکمان افغانستان از آب به عنوان یک ابزار اقتصادی و سیاسی بهره ببرند؛ بنابراین کنترل آبهای سطحی این کشور مهمترین اصل در سیاستگذاری آبی افغانستان به شمار میرود. پس از احداث سد سلما توسط هند، این کشور پروپوزال ۱۲ سد را بر روی رودخانه کابل با برآورد هزینه ساخت حدود ۳۰ میلیارد دلار و پیشنهاد مشارکت ۲۲ میلیارد دلاری به افغانستان داد تا با توجه به تنشهای سیاسی و نظامی میان هند و پاکستان، امنیت آبی و غذایی پاکستان را به مخاطره بیندازد. با توجه به تعدد گروههای قومی در افغانستان، تقویت ساختارهای قومی بهویژه در میان پشتونهایی که غالبا حکومت افغانستان را در دست داشته و دارند و از طرفی با سایر گروههای قومی در تعارض بودند، باعث شده که شاهد تحقق مفهوم دولت -ملت نباشیم.
این مساله باعث شده که حاکمان پشتون افغانستان چه در دوره جمهوریت و چه در دوره طالبان، مانند دوران قبل از خود، گسترش و پراکنش پشتونها را با هدف حفظ ایجاد موازنه قدرت و حفظ تمامیت ارضی در دستور کار قرار دهند. در میان ولایتهای غربی افغانستان، ولایت نیمروز دارای کمترین میزان جمعیت پشتون است؛ بنابراین انحراف آب رودخانه هیرمند توسط بند کمالخان و احداث کانالهای انحراف و انتقال آب ترکو و قلعهافضل به منظور کوچ اجباری بومیان این ولایت و احیای ۴۹ هزار هکتار از اراضی گودزره و اسکان ۴۹ هزار خانواده پشتون در این اراضی در راستای این سیاست رخ داده است. چالش بعدی حاکمیت پشتون در مناطق شمالی افغانستان است که در این راستا کانال قوشتپه با ظرفیت ۲۰ میلیارد مترمکعب در سال و تبدیل ۶۰۰ هزار هکتار زمین دیمی به اراضی کشاورزی در حال احداث است که در این خصوص رؤسای جمهور تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان در عشقآباد گردهم آمدند و در بیانیه احداث کانال قوشتپه را مورد انتقاد قرار دادند.
چندی قبل عدهای از ساکنان شهرستان قوشتپه مدعی شدند امارت اسلامی آنها را مجبور به کوچ اجباری کرده است؛ هرچند سخنگوی طالبان در توییتی این ادعا را رد کرده و مدعی شد انتشار اخباری مبنی بر کوچ اجباری مردم جوزجان حقیقت ندارد. از طرفی توافق دولت پاکستان با طالبان افغانستان مبنی بر انتقال تعدادی از نیروهای گروه طالبان پاکستان یا تحریک طالبان پاکستان (TTP) به درون مناطق داخلی و شمال افغانستان منتشر شده که نشان میدهد بخشی از این گروه پشتونتبار به ولایتهای شمالی با بافت قومیتی تاجیک و ازبک منتقل خواهند شد. احتمال داده شده که برخی از اراضی کشاورزی پیرامون کانال قوشتپه به این مهاجران تحویل خواهد شد. با توجه به قدرت جبهه مقاومت ملی افغانستان در شمال این کشور، تغییر بافت جمعیتی و ایجاد موازنه قدرت برای افغانستان بهشدت حیاتی است. پاکستان درخصوص تحرکات آبی افغانستان قاطعانه برخورد کرده، اما کنترل آبهای رودخانه کابل که سرچشمه رودخانه سند محسوب میشود، به چالش بزرگی برای امنیت غذایی منطقه تبدیل خواهد شد. مناقشات آبی میان افغانستان و کشورهای همسایهاش، پیامدهای امنیتی، اقتصادی و اجتماعی بسیاری برای کشورهای همسایه داشته است. از آنجا که افغانستان یک کشور محصور در خشکی است و برای تأمین کالاهای اساسی و انرژی به کشورهای همسایه نیازمند است و از طرفی با تمامی این کشورها بهجز چین مناقشه آبی دارد، تشکیل شورای همکاری آبی کشورهای همسایه یک اقدام استراتژی و ضروری برای فشار بر افغانستان به منظور انعقاد معاهده بر روی تمامی رودخانههای فرامرزی این کشور به شمار میرود.
صلاحالدین هرسنی کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: اگرچه در ظاهر امر اینگونه به نظر میرسد که گروهی بخواهند خود را برنده توافق ایران و آمریکا بر سر مبادله زندانیان دوتابعیتی بدانند، اما وقتی به عمق این ماجرا و در سطح زیربنای این توافق نگاهی افکنده شود، به این نتیجه میرسیم که نتوان سهمی را برای پیروزی مدعیان در این توافق در نظر گرفت. برای نمونه جمهوریخواهان آمریکا، این توافق را باج دادن بایدن به جمهوری اسلامی ایران میدانند که عنقریب میتواند به مثابه پاشنه آشیل حزب دموکرات باشد و راه را برای جمهوریخواهان در مسیر انتخابات پیش روی ۲۰۲۴ ایالات متحده آمریکا هموار کند. برخلاف جمهوریخواهان، دموکراتها اعتقاد دارند که توافق ایران و آمریکا در مبادله زندانیان دوتابعیتی نه تنها به مثابه باج دادن به تهران نیست، بلکه این توافق بخشی از برنامهها و اقدامات بشردوستانه و حقوق بشری دموکراتهاست که با آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران، مقامات تهران میتوانند آن را البته تحت نظارت و کنترل آمریکا برای تهیه غذا و دارو هزینه کنند؛ بنابراین این اقدام بشردوستانه برخلاف برداشتها و پنداره سناتورهای جمهوریخواه و حامیان سیاست «فشار حداکثری» میتواند در حکم پیروزی و برگ زرینی برای کارنامه سیاسی بایدن و حزب دموکرات باشد. در این میان بیشترین ادعا برای پیروزی در این توافق از سوی مجلس یکدست انقلابی و دولت سیزدهم است که بر این باورند که توانستهاند به واسطه دیپلماسی مقتدرانه و عزتمندانه و بدون فرو غلتیدن در دامن «دیپلماسی التماسی و ذلت» بر خلاف دیپلماسی دولت حسینقلی یا همان دولت روحانی و تیم مذاکرهکنندهاش، حقوق ملت ایران را از حلقوم استکبار جهانی بیرون بکشند.
اگرچه دیپلماسی مقتدرانه دولت سیزدهم به جهت استیفای حقوق ملت قابل احترام است، اما با اندکی واقعگرایی و واقعبینی نمیتوان گفت که ادعای آنها بابت پیروزی لااقل به دو دلیل در این توافق معطوف به واقعیت باشد؛ اول آنکه طلب ایران ۷ میلیارد دلار بوده، نه ۶ میلیارد دلار. ادعای دولت رییسی برای پیروزی هنگامی مشمول راستیآزمایی میشود که عین ۷ میلیارد دلار به ایران داده شود. در واقع دولت رییسی میتوانست بدون تعلل و فرصتسوزی و از طریق تعامل از افت ارزش پول کرهجنوبی (وون) در قبال دلار جلوگیری کند. مخالفان بر این باورند که دولت رییسی میتوانست به روش مناسبتری مثلا از طریق چندجانبهگرایی و دیپلماسی تعامل و بدون فرصتسازی طلب ۷ میلیارد دلاری خود را بدون کسر یک دلار زنده کند. جدای از ادعای جمهوریخواهان، دموکراتهای آمریکا و دولت و مجلس یکدست انقلابی در پیروزی در این توافق، میتوان برندگان واقعی توافق ایران و آمریکا را ۵ ایرانی بیگناه دانست که تنها جرمشان نه تلاش برای سرنگونی حکومت ایران، بلکه داشتن تابعیت آمریکا بود.