به برکت سپرده گذارانی که هم سود هنگفت پولشان را از دست داده‌اند و هم اصل پولشان را، کسب و کار جدیدی در کشورمان دایر شده که در حال گسترش است؛ کسب و کاری که چندین و چند فساد به آن گره خورده، ولی موجب نشده مسئولان واکنشی نشان دهند.
به گزارش «تابناک»؛ با طولانی شدن مشکلاتی که در برخی مؤسسات مالی بروز و سپرده‌گذاران پرشمار این مؤسسات را به محدوده مال باختگان نزدیک کرده، شغل جدیدی در کشورمان سر برآورده که روز به روز در حال گسترش است و مشتریانش افزوده می‌شود.
کافی است عبارت «خریدار سپرده» را در موتورهای جست‌وجوی اینترنتی بجوییم تا با انبوه خریداران سپرده های مردم در مؤسسات مالی ورشکست شده، در آستانه ورشکستگی و امثال آن مواجه شویم؛ خریدارانی که ظاهرا هیچ خطا و اشکالی متوجه تجارت خود نمی‌بینند و چه بسا بر این باور باشند در حال انجام کار خیر هستند!
افرادی سودجو که برخی تلاش دارند با خرید سپرده های مال باختگان با نرخی کمتر، اقساط وام های خود به این مؤسسات را تودیع نمایند و بعضی دیگر هدفشان از خرید این سپرده ها، زنده کردن پول های مردم برای خودشان است. به این صورت که سپرده های مردم را به مبلغی کمتر می‌خرند و سپس به لطایف الحیلی کل مبلغ سپرده را (چه بسا همراه سود) از مؤسسه دریافت می‌کنند و در این پروسه، مبالغ هنگفتی به جیب می‌زنند.
نسخه به روز شده شرخری که اگر چند ده سال پیش روشی برای زنده کردن پول های از دست رفته در مبادلات روزمره بود و بعدها به عرضه نقد کردن چک های بانکی رسیده بود، حالا به سپرده های مردم در مؤسسات غیرقانونی و در آستانه ورشکستگی رسیده و قانونی تر از هر زمانی جلوه می‌کند. با این ملاحظه که شرخرهای قدیم بر زور بازویشان متکی بودند و این شرخرهای جدید بر ارتباطات گسترده شان!
کافی است به این ابهام بزرگ دقت کنیم که شرخرهای یاد شده در حالی متقاضی پرداخت وجه به سپرده گذاران و در اختیار گرفتن مبالغ کاغذی و از دست رفته ایشان هستند که دریافت مبالغی در حد یکی دو میلیون نیز از مؤسسات در آستانه ورشکستگی برای بسیاری از سپرده گذاران این مؤسسات ممکن نیست؛ نکته ای که نشان می‌دهد دریافت سپرده های چند صد میلیونی از این مؤسسات ، نتیجه چه زد و بندهای گسترده ای در پشت پرده است.
زد و بندهایی که با تخلفات فراوانی صورت می‌گیرد اما برای سپرده گذاران مال باخته به نعمت احیای بخشی از وجوه از دست رفته شان منجر می‌شود و از این روی، مورد اعتراض و شکایت ایشان نیست و حتی مورد استقبال ایشان قرار گرفته است. این را می‌شود از آگهی های سپرده گذاران مال باخته در رسانه های آنلاین برای فروش سپرده هایشان به مبالغ کمتر دریافت که روز به روز بر شمارشان افزوده می‌شود.
وضعیتی بغرنج و البته دردناک که غیرقانونی هم هست اما مورد توجه قرار نگرفته و نمی‌گیرد. شاید از این رو که مسئولان در حل و فصل مشکلات و معضلات مؤسسات غیرمجاز مالی نیز درمانده اند، چه برسد به مشکلات فراوان مال باختگان این مؤسسات؛ مال باختگانی که گاه همه هست و نیستشان را در این مؤسسات گذاشته اند تا در سایه سودی که دریافت می‌کنند، زندگی راحتی را تجربه کنند، ولی هم اکنون از کرده خود به شدت پشیمان اند.
مردمانی که اگر در مواجهه با شرخرهای سپرده های مؤسسات با این استدلال مواجه شوند که این افراد سودجو بیش از تمامی مقامات و مسئولان، حال و روزشان را می‌فهمند و به فکرشان هستند، بعید است جز تأیید جوابی داشته باشند؛ نکته ای به شدت دردناک اما واقعی!
کجان اینها ؟ من هفتصد میلیون پولم را در کاسپین به پانصد میدم. 