رئیس پلیس آگاهی پلیس پایتخت از دستگیری سارقانی که در پوشش مقابله با کرونا اقدام به سرقت از یک طلافروشی و قتل طلافروش کرده بودند، خبر داد.
به گزارش ایسنا، سردار علیرضا لطفی در تشریح جزئیات این خبر گفت:حوالی ساعت ۱۴ روز چهارشنبه هفته گذشته از طریق تماس تلفنی شهروندان با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ خبری مبنی بر ربایش مردی ۳۶ ساله از سوی سرنشینان یک دستگاه خودروی ون اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی در محدوده خیابان نبرد به کلانتری ۱۳۲ نبرد اعلام شد، که ماموران در محل حاضر شده و رسیدگی به موضوع را در دستورکار خود قرار دادند.
وی ادامه داد: با تأیید خبر اولیه توسط مأموران کلانتری، پرونده با موضوع آدم‌ربایی تشکیل و برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم معاونت مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. با وصول پرونده به اداره یازدهم کارآگاهان بلافاصله راهی محل وقوع جرم شدند که در بررسی اولیه و تحقیقات میدانی و گفت‌وگو با شاهدان عینی مشخص شد که سه مرد جوان حدوداً ۳۵ ساله با یک دستگاه خودروی ون سفید با علائم مربوط به اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور به بهانه ابتلای این فرد به بیماری کرونا اقدام به ربایش مرد جوان ۳۶ ساله به نام محمود از مقابل در منزلش کرده‌اند که در ادامه تحقیقات بدست آمده وی دارای مغازه طلافروشی در همان محدوده است.
لطفی افزود:کارآگاهان بلافاصله راهی مغازه طلافروشی شدند که در همان لحظات اولیه در تحیقات پلیسی مشخص شد مغازه مورد دستبرد سارقان قرار گرفته است که با بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته مشخص شد یکی از سارقان با استفاده از ریموت دزدگیر در را باز و وارد مغازه شده و کلیه طلاجات را به سرقت برده است. با جمع‌بندی اطلاعات به‌دست آمده مشخص شد سرقت از مغازه طلا فروشی توسط همان آدم ربایان اتفاق افتاده است.
رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه در شاخه دیگر از تحقیقات شماره پلاک خودروی ون به‌دست آمد که در بررسی‌های بیشتر مشخص شد پلاک مسروقه بوده و متعلق به یک دستگاه خودروی پراید است، گفت: کارآگاهان اداره یازدهم با بهره‌گیری از روش‌های علمی کشف جرم موفق به شناسایی یکی از اعضای باند سرقت به نام جابر ۳۵ ساله شدند که با در اختیار گذاشتن تمامی اطلاعات به‌دست آمده به بازپرس پرونده، دستور ویژه مبنی بر دستگیری جابر و سایر همدستانش باتوجه به حساسیت پرونده صادر شد.
وی افزود: کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی مخفیگاه جابر را در محدوده خیابان نبرد شناسایی کردند که در تاریخ ۲۵ اسفند ماه طی یک عملیات پلیسی و ضربتی وی را دستگیر و در بازرسی از مخفیگاه مقادیر زیادی طلاجات مسروقه کشف و ضبط شد و متهم نیز به اداره یازدهم منتقل شد. جابر در تحقیقات اولیه منکر هرگونه سرقت و آدم ربایی شد ولی کمتر از دو ساعت با ارائه دلیل و مدرک پلیسی نهایتاً لب به اعتراف گشود و پرده از یک جنایت برداشت و گفت که من به اتفاق دو نفر از دوستانش به نام‌های وحید و رحیم نقشه سرقت از مغازه طلافروشی را کشیدند و از آنجایی که صاحب طلافروشی را به دلیل بچه محل بودن می‌شناخته، نقشه را بر روی او اجرا کردند.
لطفی افزود: متهمان اقرار کردند برای اینکه شناخته نشوند اقدام به اجاره یک دستگاه خودروی ون سفید رنگ کردند و یک پلاک مسروقه که یک‌ماه قبل سرقت کرده بودند را بر روی آن نصب کرده و با جعل علائم سازمان بهزیستی خودروی ون را مشابه خودروهای اورژانس اجتماعی کرده‌اند و در روز اجرای نقشه سرقت، به در منزل محمود رفته و رحیم به بهانه اینکه او مشکوک به کروناست، این فرد را به داخل خودرو کشانده و او هم در یک فرصت آمپول بیهوشی را که از قبل آماده کرده بود به محمود تزریق کرده و او بی‌هوش شده است. آنها هم با برداشتن ریموت و کلید به سراغ طلافروشی رفته و اقدام به سرقت از آن کرده‌اند.
رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه این افراد پس از سرقت به سراغ محمود رفته و متوجه شده‌اند که جان خود را از دست داده است، گفت:سارقان اعتراف کردند که این فرد را به کهریزک برده و در آنجا دفن کرده‌اند. همچنین پس از تقسیم اموال متواری شده‌اند.
لطفی افزود: بدنبال اظهارات مرد جوان کارآگاهان با انجام اقدامات ویژه پلیسی، مخفیگاه وحید و رحیم را در یکی از شهرهای شمال شرقی شناسایی کردند که بلافصله با هماهنگی قضایی راهی محل شدند که طی یک عملیات پلیسی هر دو متهم دستگیر و به جرم خود معترف شدند و در بازرسی از مخفیگاه اموال مسروقه در حدود چهار کیلوگرم انواع طلاجات به ارزش بیش از ۶۰ میلیارد ریال را نیز کشف و ضبط کردند.
لطفی در پایان گفت: با توجه به دستگیری هر سه مجرم این پرونده و اعتراف صریح به سرقت و جنایت، تحقیقات در راستای کشف و پیدایش جسد فقدانی در حال انجام است و متهمان با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه نهم دادسرای نایحه ۲۷ تهران در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم قرار دارند.
خوبه اینجا امریکا نیست وگرنه مردم پدر همدیگر و با گلوله در میاوردن 