تکذیبیه وکیل مهدی هاشمی/ خالی شدن باد سعودی/ چه کسی دست روحانی را فشرد؟!/ بررسی چرایی رضایت عده‌ای از مرگ دختری پولدار

سفر رئیس‌جمهور به اندونزی با استقبال گرم روزنامه‌های هوادار دولت روبه‌رو شده است. وکلای مهدی هاشمی باز هم به روزنامه شرق آمده‌اند و این بار به واکنش به فیلمی پرداخته‌اند که روز گذشته یک خبرگزاری آن را منتشر کرده است. استانی شدن انتخابات مجلس، تحلیل نتایج تجاوز سعودی به یمن، ادامه ماجرای یارانه نان و بررسی خوشحالی برخی ‌کاربران اینترنتی از مرگ یک دختر پولدار در تصادف دیگر مطالب مهم روزنامه‌های آخر هفته هستند.

در ادامه می‌توانید روایت تابناک از مهم‌ترین مطالب و رویکردهای روزنامه‌های پنج‌شنبه سوم اردیبهشت را مطالعه کنید.

بیشتر روزنامه‌های اصلاح‌طلب، واکنش سید حسن خمینی نسبت به تهدید انصارالله حزب‌الله استان گلستان در قبال سفر احتمالی وی به این استان را در صفحه نخست خود مورد توجه قرار داده‌اند. شرق این بخش از سخنان وی را به تیتر خود تبدیل کرده ‌که گفته، علاقه‌مندان امام افراطی‌ها را سر جایشان می‌نشانند. شرق تیتر نخست خود را به مذاکرات هسته‌ای و گلایه‌های ایران از طرف آمریکایی اختصاص داده است.

علاوه بر اینها، مسأله فیلمی که روز گذشته خبرگزاری تسنیم در مورد مهدی هاشمی منتشر کرده، با واکنش شرق مواجه شده است. این روزنامه که همواره محل انتشار دفاعیات وکلای مهدی هاشمی بوده، این بار هم در مطلبی با تیتر «تکذیب می‌کنم» از زبان علیزاده طباطبایی نوشته: علیزاده طباطبایی، در گفت‌وگوی خود با روزنامه «شرق»، تمام اعترافات یزدان پناه در فیلمی که تسنیم به نمایش عموم گذاشته را تکذیب کرده است. علیزاده در این گفت‌و‌گو ماجرای دستگیری یزدان پناه را چنین عنوان می‌کند: سال ٧٣ وزارت اطلاعات عباس یزدان پناه را به علت ترددهای مشکوک با مجوز دستگاه قضائی بازداشت می‌کند. علیزاده ادامه می‌دهد: «این بازداشت حدود شش یا هفت ماه طول می‌کشد. عباس از زندان نامه‌ای برای مقام‌های ارشد کشور نوشته و آنچه در زندان بر او گذشته را به مقامات ارشد توضیح داده و هدف بازداشت را توضیح می‌دهد. بعد از آن، یزدان پناه با دستور مقامات ارشد از زندان آزاد شده و بدون هیچ مانعی از کشور خارج می‌شود».

شرق در ادامه آورده: او درباره ادعاهایی که ناپدید شدن یزدان پناه را به مهدی هاشمی مرتبط می‌کند هم می‌گوید: چندین بار گفتیم که پرونده عباس در شورای امنیت ملی و وزارت اطلاعات مطرح است. قاتلان او شناسایی شده‌اند و مشخص است چه کسانی و با دستور چه افرادی این اقدام را انجام داده‌اند. درعین حال که دادگاه مهدی هاشمی هم گفته است، موضوع قتل عباس یزدان پناه ربطی به این دادگاه ندارد».

در روزنامه اعتماد، «هفتاد روز مانده تا فرجام پرونده هسته‌ای» تیتر اول است و ماجرای تهدید سید حسن خمینی از زاویه ضعف وزارت کشور دیده شده است. دیگر مطلب مهم اعتماد به سفر رئیس‌جمهور به اندونزی اختصاص دارد. ساسان آقايي در شروع مطلبی با تیتر «معمار اقتصاد جديد ژاپن دست روحاني را فشرد» نوشته: پس از يك دوره بي ثباتي سیاسی و سقوط پی درپی دولت‌ها در ژاپن، شینزو آبه به قدرت بازگشت تا نشان دهد که آیا از یک سال سیاه دوره نخست وزیری پیشین خود درس گرفته و می‌تواند کشتی یکی از پربحران‌ترین اقتصادهای بر‌تر جهان را به ساحل امن برساند یا نه؟ حالاسه سال گذشته و شاید همین که در سه سال گذشته، هنوز نخست وزیر استعفا نداده، خودش بر‌ای ژاپنی‌ها خبر خوشی باشد اما خبرهای خوش بیشتری هم در راه است. به جز مشکل پیرسالی مهم‌ترین اقتصاد شرق آسیا که برای آن از دست آبه خیلی کاری برنمی آید، پایین آوردن ارزش ین، کم کم دارد اثر خود را نشان می‌دهد و ژاپن حالاتبدیل به مهم‌ترین مقصد گردشگری شده است. به جز سیل دلارهای گردشگران، افزایش عمدی تورم هم به آرامی بر چرخ‌های بی‌رغبت صنعت فشار آورده تا میل بیشتری برای تولید به وجود آید و تمامی این تدبیر‌ها را جناب نخست وزیر به افتخار خودش، «آبه نومیک» نامگذاری کرده است. معمار آبه نومیک دیروز در حاشیه اجلاس اقتصادی شرق آسیا، به دیدار کسی رفت که شاید به زودی در غرب او را روحانی پلتیک بنامند اگر که بتواند دست آخر امضای ایران را پای توافق جامع هسته‌ای بنشاند و پس از آن به قول خودش برود پای «تعامل با تمام جهان» و «پایان تنش با کشورهای دارای خصومت». دیدار روحانی و آبه، به عنوان عالیترین مقام‌های اجرایی دو کشور مهم شرکت کننده در کنفرانس اندونزی، شاید یک دیدار دیپلماتیک معمولی بود اما ورای این دیدار معمولی، چهره دو فرمانده سیاسی را می‌دیدیم که با مشکلات بسیار متفاوت، یک وجه اشتراک هم جدی دارند و آن اشتراک چیزی جز «سرسختی» نیست.

مطلبی با تیتر «ايران گنج بزرگ را از امريكا پس گرفت» و نیز تحلیل محمود ميرلوحي در باره استانی شدن انتخابات دیگر مطالب مهم روزنامه اعتماد هستند.

اطلاعات «طرح ۴ مرحله اي ايران براي ريشه كني تروريسم» و «برنامه دولت براي تأمين آب و برق در تابستان» را در صفحه نخست خود مورد توجه قرار داده است. در بخشی از مطلب دوم آمده: در این شرایط که هنوز ۵۷ روز به شروع فصل گرما و اوج مصرف آب در کشور باقیست، تأمین آب مصرفی مردم و جلوگیری از خاموشی احتمالی برق یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های دولت است. دکتر حمید چیت چیان وزیر نیرو دیروز در حاشیه بازدید از موسسه اطلاعات و مجموعه امکانات شرکت ایرانچاپ در گفتگوی اختصاصی با خبرنگاران ما ضمن تاکید بر ضرورت صرفه جویی مردم در مصرف و آب و برق گفت: تداوم تامین آب و برق در سال ۹۴ به‌ویژه در تابستان پیش رو، مستلزم تلاش مضاعف صنعتگران آب و برق و همراهی و همکاری آگاهانه و مسئولانه مردم است.

سخنرانی رئیس‌جمهور در اندونزی در کانون توجه روزنامه جمهوری اسلامی نیز هست. مانند روزهای گذشته، تجاوز سعودی به یمن در چند مطلب جمهوری اسلامی مورد بحث قرار گرفته است. سرمقاله امروز جمهوری اسلامی مانند دیگر پنج‌شنبه‌ها مروری بر اخبار هفته است.

صفحه اول جوان رنگ و بوی سیاست خارجی و بین‌الملل دارد. این روزنامه که توقف سعودی‌ها در برابر صبر مردم یمن را به تیتر اول خود بدل کرده، تصویر صفحه اول خود را به اعتراض گروه کوچکی از مردم بالتیمور به کشته شدن یک سیاهپوست به دست پلیس اختصاص داده است. نیمی از صفحه نخست جوان نیز به سخنان سردار نقدی در باره یمن و نامه وی به مردم یمن اختصاص یافته است.

سردار يدالله جواني نیز در شروع سرمقاله جوان با تیتر «شكست استراتژيك آل سعود» نوشته: چند روز پس از آغاز تجاوز نظامي عربستان به يمن، سلمان بن عبدالعزيز پادشاه اين كشور عنوان كرد كه رياض براي توقف عمليات بمباران يمن در چارچوب عمليات موسوم به «طوفان قاطع»، چهار شرط دارد كه حوثي‌هاي يمن بايد آنها را اجرا كنند.

حوادث یمن موضوع تیتر اول و سرمقاله روزنامه کیهان نیز هست. کیهان در شروع یکی از خبرهای ویژه خود با تیتر «ذوق‌زدگی از دیدن آمریکایی‌ها تبدیل به عادت زنجیره‌ای‌ها شده؟!» نیز نوشته: نشریات زنجیره‌ای اصلاح‌طلب برای سفر توریستی هیئتی از تاجران آمریکایی به تهران ذوق‌زده شدند.

این روزنامه‌ها با تیترهای بزرگی نظیر «اشتیاق آمریکایی برای پایان تحریم»، «تجار غربی برای سفر به ایران از یکدیگر سبقت می‌گیرند»، «اولین سفر هیئت تجاری ۲۲ نفری آمریکا به ایران پس از انقلاب»، «تجار آمریکایی آمدند، سوئیسی‌ها در راهند» و... سعی کرده‌اند لغو تحریم‌ها را تداعی کنند حال آنکه مشابه همین رفتار فاقد محتوا و به دور از واقعیت را مهر و آذر سال ۹۲ به هنگام اعلام و اجرای توافق ژنو نیز داشتند و مدعی بودند با آن توافق تحریم‌ها از هم فرو پاشیده و هیئت‌های فرانسوی و.... در راهند یا پروازهای هوایی میان ایران و آمریکا برقرار می‌شود اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد و آن روز- مانند همین روزها- مقامات ارشد دولت آمریکا بار‌ها و به تصریح اعلام کردند شالوده رژیم تحریم‌ها سر جای خود باقی می‌ماند. در عین حال رژیم آمریکا در طول ۱۸ ماه گذشته بیش از ۱۰۰ بار اشخاص حقوقی و حقیقی را با ادعای عبور از تحریم‌ها مجازات کرد.

وطن امروز که در ماه‌های گذشته بر سر تیترهای ضدسعودی خود در معرض تذکر و اعتراض‌های وزارت ارشاد قرار داشته، امروز هم از فرصت پایان حمله سعودی‌ها به یمن اعتراض کرده است و بخش مهمی از مطالب خود و از جمله تصویر صفحه اول و عنوان آن یعنی «باد سعودی خوابید» را به اصرار بر تحقیر سعودی‌ها اختصاص داده است.

محمدکاظم انبارلویی در سر مقاله رسالت با تیتر «انتخابات آينده در چند اشاره»، اصلاح‌طلبان را به تدارک سومین تلاش برای براندازی متهم کرده و از جمله نوشته: هانتينگتون طراح جنگ تمدن‌ها و يكي از تئوريسين‌هاي انقلاب مخملي در جهان است. او در رهنمودهاي براندازي مي‌گويد:

الف ـ عدم خشونت را تبليغ كن اما خودت با خشونت عمل كن.

ب ـ از هر فرصتي براي نشان دادن مخالفت با نظام استفاده كن.

ج ـ با رسانه‌ها و سازمان‌هاي حقوق بشري ارتباط برقرار كن و سعي كن در آمريكا براي خود حامياني دست و پا كني.

دـ يك رهبر مردمي پيدا كن و او را جلو بينداز و در انتخابات از طريق جلب حمايت خارجي بويژه‌ آمريكا براي پيروزي گام بردار.

هـ ـ وحدت و يگانگي را در گروه‌هاي اپوزيسيون تبليغ، ترويج و تقويت كن.

و ـ رژيم را به فساد و خشونت متهم كن.

ز ـ ...

خراسان با جدیت و قاطعیت وارد مخالفت با طرح استانی شدن انتخابات شده است. این روزنامه که «هشدار درباره قطع ارتباط با مردم و قدرت گرفتن صاحبان ثروت» به عنوان تیتر اصلی خود انتخاب کرده، در بخش پایانی سرمقاله خود با تیتر « مجلسي که ديگر مردمي نخواهد بود» نیز نوشته: سؤال اينجاست که آيا اين طرح آنگونه که مدافعانش مي گويند مي تواند زمينه ساز تحزب در ايران باشد؟ آيا اساسا احزاب از لوازم تحقق اهداف طرح استاني شدن انتخابات هستند يا اينکه اين طرح رسالت خود را تحقق تشکيل احزاب واقعي در کشور مي داند اين در حالي است که به نظر اين طرح به همان چرخه معيوب تشکيل احزاب قدرت پايه و نزديک به کانون هاي ثروت دامن خواهد زد و نه تنها تحزب در ايران کار آمد نخواهدشدبلکه با انحراف مسير آن، ودر يک دگرديسي زخم ديگري بر پيکر نيمه جان اين موجود ناقص الخلقه خواهد زد.

سوال مهم بعدي اينکه چرا اين طرح همزمان با بررسي سياست هاي کلي انتخابات در مجمع تشخيص مصلحت نظام در دستور کار مجلس قرار گرفته است؟ چه عجله اي براي تصويب اين طرح پيش از تعيين سياست هاي کلان انتخابات وجود دارد؟ طرح استاني شدن انتخابات مجلس شائبه هايي را نيزدر ذهن ايجاد مي کند که يکي از آنها، پروژه محدودسازي ديگران است. نمايندگان چطور مي توانند به اين شائبه پاسخ دهند که به دنبال تکرار خود نيستند؟ايرادي که همين حالا از سوي برخي نمايندگان مخالف اين طرح در مجلس بيان مي شود.

و خلاصه آن که به نظر مي رسد اين طرح، جز مواردي مبهم از فايده، سرشار از نقاط ضعف است و ديگر شايد نتوان مجلس را مردمي دانست.

«پس‌لرزه‌هاي مرگ دختر پورشه سوار در فضاي مجازي» مطلب قابل توجه روزنامه شهروند است. در بخشی از این مطلب و پس از مرور تصادفات اخیر چند خودروی گران‌قیمت که منجر به مرگ برخی سرنشینان آنها شده، آمده است: مثل همیشه شایعه‌ها یکی‌یکی از راه رسیدند؛ بعضی گفتند یکی از سرنشینان بي‌ام دبلیویی که با سرعت ١٧٦ کیلومتر در بزرگراه همت حرکت می‌کرده، «فرزاد حسنی»، مجری تلویزیون بوده و بعضی گفتند مالک پورشه زردرنگی که در خیابان شریعتی با درخت برخورد کرد، «هوتن قلعه‌نوعی»، پسر «امیر قلعه‌نوعی»، سرمربی تیم فوتبال استقلال تهران است. شایعه‌ها البته با تشخیص هویت سرنشینان این دو خودرو یکی‌یکی تکذیب شدند، داستان اما از وقتی عوض شد که خبر این دو تصادف همه جا پیچید و معلوم شد سرنشینان این خودروها از طبقات بالا یا به اصطلاح «بچه پولدار» بوده‌اند. برای همین هم بود که تعداد زیادی از کاربران اینترنتی به صفحه اینستاگرام این افراد رفته و با نظرهایی که پایین عکس‌های آنها نوشتند، همه را تعجب‌زده کردند؛ وجه مشترک تعداد زیادی از این نظرها هم یک موضوع بود: اعلام رضایتمندی از مرگ جوانانی که «با پول پدرهایشان، ماشین‌های گران سوار می‌شوند و با ویراژ در خیابان‌های تهران، جان بقیه را به خطر می‌اندازند.»

شهروند این مسأله را از دید چند جامعه‌شناس مورد بررسی قرار داده و از قول یکی از آنها آورده: «بهترین جامعه، جامعه‌ای است که طبقه متوسطش پهن باشد، در چنین جامعه‌ای نفرتها کمتر می‌شود و طبقه متوسط سوپاپ اطمینان یک جامعه است این درحالی است که در ایران طبقه متوسط درحال لاغر شدن و ضعیف‌تر شدن و طبقه بالا درحال بسیار پولدار شدن است و طبقه پایین هم به سمت بي‌پول‌تر شدن پیش می‌رود و یکی از نشانه‌های از بین رفتن طبقه متوسط، کمرنگ شدن اخلاق است که نشانه‌های این بي‌اخلاقی در زندگی امروزی کاملا پیداست.»

سرمقاله ابتکار را فواد شمس با تیتر «به جای گران کردن نان، یارانه غیر نیازمندان را قطع کنید» نوشته که در بخشی از آن آمده است: این روز‌ها پرداخت یارانه نقدی فشار سنگینی بر دوش دولت نهاده است. به نظر می‌رسد عقلانی‌تر و البته انسانی‌تر این است که به جای آنکه نان گران شود که بر دوش اکثریت عظیمی از مردم که قوت غالبشان نان است فشار آورده شود اقشار ثروتمند اندکی احساس مسئولیت بکنند و و یارانه دریافت نکنند. آن هم در سیستم اقتصادی که مالیات بر در آمد‌های کلان هنوز درست برقرار نشده است و انواع رانت‌ها و مواهب دیگر برای پر درآمد‌ها بی‌داد می‌کند. این امر نه تنها کمک به دولت است که بتواند به این اوضاع سرو سامانی بدهد بلکه حس همبستگی اجتماعی را بیشتر می‌کند و تبعات سیاسی و امنیتی احتمالی که همچون آتشی زیر خاکس‌تر در میان بخش‌هایی از طبقات فرودست به چشم می‌خورد جلوگیری خواهد کرد.

و در پایان این که روزنامه دولتی ایران که تیتر اول خود را به بازگشت ۱۰۸ اثر تاریخی از آمریکا اختصاص داده، در سرمقاله خود با تیتر «ماجرای اشیای چغامیش»، از زبان محمد بهشتی رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی این ماجرا را این گونه روایت کرده که: اشیایی که بامداد چهارشنبه به ایران برگشت گل‌نوشته و آثار مربوط به اثر مهر بود که مربوط به محوطه تاریخی چغامیش است. این اشیا قبل از انقلاب در اختیار مرکز شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو قرار گرفته بود؛ علت این بود که ایران با این مرکز قرارداد داشت، زیرا این مرکز زمانی فعالیت‌هایی در زمینه مطالعات باستان‌شناسی انجام می‌داد و در عین حال آن مرکز فعالیت هایش در زمینه رمزگشایی کتیبه‌های باستانی بود. به این مناسبت این در اختیار مرکز شرق‌شناسی شیکاگو قرار گرفته بود و به دلیل وقوع انقلاب اسلامی ایران ارتباط حوزه میراث فرهنگی با دانشگاه شیکاگو عملاً قطع می‌شود تا سال 1380که دوباره ارتباط برقرار می‌شود.

در آن سال تعدادی از گل نوشته‌های مربوط به تخت جمشید به ایران بازگردانده می‌شود و در عین حال تفاهمنامه‌ای با مرکز شرق‌شناسی شیکاگو و سازمان میراث فرهنگی به امضا می‌رسد که درآن پیش‌بینی شده بود اولاً این گل نوشته‌ها و الواحی که در اختیار این مرکز است بعد از مستندسازی تحویل ایران شود و در عین حال در آن تفاهمنامه زمینه‌های همکاری‌های مشترک علمی پیش‌بینی شده بود.

در دولت گذشته این ارتباطات دوباره قطع می‌شود؛ همزمان گروهی که پیش از این از ایران در ارتباط با حادثه‌ای که در لبنان اتفاق افتاده بود به دادگاه امریکا شکایت کرده و ایران را در آنجا به ناحق محکوم کرده بودند و ذی نفع در رأی دادگاه بودند، از ایران ادعای خسارت می‌کنند و به حکم دادگاه شکایتی که مربوط به تخت جمشید بوده در مرکز تحقیقات شرق‌شناسی شیکاگو توقیف می‌شود. به همت بخش حقوقی ریاست جمهوری تلاش‌های گسترده برای اینکه از حقوق ایران در این پرونده دفاع کند صورت می‌گیرد. در نهایت در دادگاه بدوی ایران برنده می‌شود و حکم دادگاه به نفع ایران صادر می‌شود و در دادگاه مرتبه بالا، حکم دوباره به نفع ایران صادر می‌شود. الان منتظر حکم دادگاه نهایی هستیم که به احتمال زیاد تا پایان امسال این حکم به نفع ایران صادر خواهد شد.

اما این دادگاه بیشتر بر اشیای تخت جمشید متمرکز است. اشیای چغامیش خارج از این توقیف بودند. برای همین امر مرکز شرق‌شناسی شیکاگو در نخستین فرصت این اشیا را به ایران بازگرداند. البته این توضیح لازم است که در این مدتی که پرونده دعوای حقوقی مطرح بود مرکز تحقیقات شرق‌شناسی شیکاگو همراهی زیادی با ایران کرده و نقش خود را به عنوان امانتدار این اشیا ایفا کرده است در هر صورت در حال حاضر ما با این مرکز برای اینکه تفاهمنامه جدیدی را در مورد همکاری‌های علمی بین پژوهشگاه میراث فرهنگی و مرکز شرق‌شناسی شیکاگو به امضا برسانیم در حال مذاکره هستیم.