نمیتوان این حقیقت را انکار کرد که «آیدا//Ida» شاهکار پاولیکوفسکی یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۱۴ محسوب میشود و در میان نامزدهای جایزه اسکار ۲۰۱۵، موقعیتی تثبیت شده داشت و تعلق اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان به این فیلم دور از انتظار نبود؛ اثری با تصویربرداری متفاوت و ریتمی نسبتاً کند که تماشاچی را با خود همراه میسازد و اکنون میتوان دربارهاش بیشتر سخن گفت.
به گزارش «تابناک»، هر که عطش شدیدی برای دیدن یک فیلم هنری اروپایی ساده سیاه و سفید با درون مایهای جدی دارد که نه تنها حدود دهه ۱۹۶۰ واقع شده بلکه به نظر میرسد واقعا در همان زمان ساخته شده، میتواند با «آیدا/Ida» سیرابش کند.
پاول پاولیکوفسکی که کارگردانی آثار تحسین شدهای مانند «Last Resort»، «تابستان عشق من/ My Summer of Love» و «زنی در طبقه پنجم/ The Woman in the Fifth» را بر عهده داشته، در کارهای قبلی خود بیآنکه سبک هنری پیش بگیرد، ماهرانه فعالیت کرده است.
هرچند هر تماشاگر باسوادی که وارد سالن سینما شود و فیلم حاضر را با نسبت ۱.۳۷ که نسبت سینمایی تعیین شده توسط آکادمی است ببیند، بدون شک آن را یک اثر هنری میخواند، «آیدا»، در فریم به فریم خود به صورت درخشانی غم انگیز است و تصویربرداری سیاه و سفید آن در ترکیب با آب و هوای گرفتهٔ لهستان و محرومیتهای دورهٔ کمونیستی محیطی ظالمانه و بیرحم را تصویر میکند، با وجود این از نظر داستانی حرکت و پیشروی قابل توجهی وجود دارد.
فیلم به زیبایی با سایه روشنهای ذغالیِ رنگ خاکستری و به شیوهٔ محصور شدهٔ خاص و قدیمی «آکادمی هنرها و علوم سینمایی» فیلمبرداری شده که یادآور آثار «کارل دریر» استاد دانمارکی سینماست. این اثر یک ضیافت دلپذیر است که توسط یک حرفهای برپا شده؛ کاری چشم نواز در روزگار و عصر حاضر که جایگاه خود را در جوامع بین المللی میان افراد خوش ذوق پیدا خواهد کرد.
آنا (آگاتا ترزبوکوسکا) راهبه تازه کاری است با چهرهای باز و گشاده و چشمهای درشت تیره رنگ که احتمالاً در اواخر دورهٔ نوجوانی خود و در شرف ادای سوگند راهبگی است. با این حال، مادر روحانی ارشد اصرار دارد او قبل از آن به دیدار تنها قوم و خویش زندهاش، خالهای به نام وندا (آگاتا کولزا) برود که زنی مادی است که به سرعت وارد میانسالی میشود.
او زمانی جذاب بوده اما زندگی سخت (کمتر پیش میآید او مست نباشد) و کار و تجربهٔ طاقت فرسا او را از پای درآورده است. وندا اکنون یک قاضی است که همان طور که یک دادستان عمومی وحشت زده به او لقب «وندای سرخ» را داده، یک دهه قبل افراد زیادی را به کام مرگ فرستاده است.
وندا با رک گویی و صراحتی که به زودی مشخص میشود ویژگی اصلی اوست، به خواهر زادهاش ـ که در یک یتیم خانه بزرگ شده ـ اطلاع میدهد او یهودی و نام واقعیاش آیدا لبنسترن است و آنها به زودی به خانهٔ روستایی متروکهٔ آبا و اجدادی که در طول جنگ جهانی دوم پناهگاه پدر و مادرش بوده سفر میکنند تا ببینند چه اطلاعاتی میتوانند به دست بیاورند.
قطعاً این اخبار خوشایند نیست و ادامهٔ داستان مختصر و جذاب فیلم، جستجو در جنگل برای پیدا کردن محل دفن خانوادهٔ او و جستجو برای شناسایی هویت قاتلان آنها را با در معرض زندگی واقعی قرار گرفتنِ آنا/آیدا در هم میتند که حالا در یک هتل محلی کثیف که شبها یک گروه موسیقی جَز در آن اجرا میکنند، اقامت کرده است.
دو اتفاق ویران کننده، این فیلم کوتاه را به نقطهٔ اوج میرسانند که یکی چندان غافلگیر کننده نیست و دیگری بیننده را شوکه میکند. خود پایان بندی فیلم یک نوع حس ملایمت و ثبات دارد که بعد از جریان سخت و به خوبی پرداخت شده قبل از آن، حالت چیز ناامید کنندهٔ کوچکی را پیدا میکند اما اصلاً نمیتواند تأثیر ویژگیهای جذاب فیلم را از بین ببرد.
درست است که داستان با به درک رسیدن و رشد شخصیتی که نام آن در عنوان فیلم هم آمده است شکل میگیرد، وندا به عنوان شخصیتی که با وضوح بیشتری تصویر شده، در موقعیت خود باقی میماند. وندا که مدام از کندی تعقیبات قانونی صحبت میکند، چه با آیدا چه با مردی که یک بار قصد بلند کردن او را دارد، به شکل یکی از معتقدین سابق به حزب که حالا از خواب غفلت بیدار شده ظاهر میشود.
او زنی است که مجبور است یک اتومبیل کهنه زهوار در رفته را براند، ولی هنوز گردنبند مروارید به گردن دارد، زنی ذاتاً با سلیقه که میتوانست در پاریس بر همه سر باشد؛ اما سرنوشتش این بود که در لهستان زندگی کند و همانجا خود را خیلی زود به سمت گور ببرد؛ زنی که زمانی برای خودش کسی بوده، ولی هم اکنون تنها به مشروب خوردن و سیگار کشیدن و... میپردازد. کولزا نقش او را فوق العاده بازی میکند، بیآنکه در نمایش گذاشتن جنبهای از او افراط کند.
نیم قرن پیش، این ترکیبات فضا و نور و دکور و لباس و سایر تنظیمات، کاملاً واقعی و طبیعی بود و فیلمبرداری فیلم توسط «لوکاس زال» و «ریزارد لنچوسکی» فوق العاده قدرتمند انجام شده است.
هم اکنون به تماشای خلاصهای از این فیلم در «تابناک» بنشینید.